بندر عباس بازاریاب

ارائه خدمات تبلیغات و بازاریابی

بندر عباس بازاریاب

ارائه خدمات تبلیغات و بازاریابی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرایند» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بازار هدف

بازار هدف

اصول سه گانه مدیریت بازاریابی

فروشندگان در بازار سه شیوه برخورد مختلف را پیش روى دارند، شیوهٔ اول، بازاریابى انبوه است که در آن یک کالا براى تمام خریداران به‌طور انبوه تولید و توزیع مى‌شود. شیوه دوم، بازاریابى متنوع است که در آن دو یا چند کالا با شکل، خصوصیات، کیفیت و اندازه متفاوتى در بازار عرضه مىه‌شوند. شیوهٔ سوم، بازاریابى هدف‌دار است. در این نوع بازاریابى گروه‌هاى مختلفى شناسایى مى‌شوند که کلاً بازار را تشکیل مى‌دهند. آنگاه براى بازارهاى هدف، کالاها و ترکیب عناصر بازاریابى خاصى تدارک دیده مى‌شود. پس یکى از مراحل مهم در بازاریابى هدف‌دار انتخاب بازارهاى هدف است. در انتخاب بازارهاى هدف شرکت خصوصیات اندازه و رشد هر قسمت بازار، جذابیت ساختارى و همسویى آن قسمت بازار با منابع و اهداف شرکت را مورد ارزیابى قرار مى‌دهد. انتخاب بازار هدف پس از بخش بندی بازار و قبل از موضع یابی قرار دارد.

اگر بخواهیم به‌طور خلاصه درباره توان رقابتی مقاصد صحبت کنیم، باید بگوییم که این متغیر ناشی از مزایای نسبی و رقابتی، منابع در دسترس (چه طبیعی و چه مصنوعی) و توانایی مقصد در بسیج کردن و استفاده از این منابع است. مساله بااهمیت دیگر اتخاذ یک استراتژی مناسب برای انتخاب بازار هدف وانطباق بین توان رقابتی مقصد و ویژگی‌های بازار است. بازار هدف براساس معیارهای زیر انتخاب می‌شود:
(1) گزینه‌های محتمل دیگر 
(2) رقابت و استراتژی دیگر شرکت‌ها (هم دشمنان و هم دوستان) 
(3) اهدافی که مقصد تمایل به رسیدن به آنها را دارد. 
برای تعیین میزان موفقیت، پس از اجرای استراتژی‌ها و برنامه‌ها نتایج حاصله را با اهداف می‌سنجیم. در بسیاری از موارد میزان موفقیت مقاصد را تنها از لحاظ اقتصادی می‌سنجند، اما باید توجه داشت که مقصدی را می‌توان موفق دانست که از تمامی ابعاد موفق بوده باشد.
همچنین بسیار روی این نکته تاکید شده است که توان رقابتی یک مقصد گردشگری باید از یک دیدگاه بلندمدت ارزیابی شود. توان رقابتی یک مقصد باید با رفاه، استاندارد زندگی و کیفیت زندگی ساکنان آن از طریق چشم‌انداز و اهدافی که برای مقصد تعیین شده است، (چه صریح و چه غیر صریح) مرتبط شود. مانند شرکت‌ها، مقاصد با مخاطراتی بر سر راه توسعه خود روبه‌رو هستند که هر چند ممکن است توسعه آنها در کوتاه‌مدت مطلوب و جذاب به نظر رسد، اما ممکن است در بلندمدت ثابت شود که از نتایج بهینه فاصله گرفته‌ایم و حتی نتایج بیش از آنکه مفید باشند، زیان‌آور بوده‌اند.
به عنوان مثال، فرض کنید که یک استراتژی برای حفاظت محیط زیست آنقدر به‌طور غیرمعقولی سخت‌گیرانه باشد که به سیستم اقتصادی مقصد آسیب زده و موجب عواقب گسترده اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شود. واکنش بالقوه ساکنان ممکن است منجر به شرایطی شود که در آن دولت‌مردان علیه قوانین حفاظت محیط زیست که می‌توانند موجب بی‌ثباتی‌های سیاسی و اجتماعی شوند، موضع‌گیری کنند.
متعاقبا یک راه‌حل پایدار باید تلاش کند که به یک سطح از توازن بین چهار رکن مکمل (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) دست یابد از طریقی که هیچ ضعف مخربی در سیستم پایدار ایجاد نشود. ماهیت وابستگی متقابل بین این چهار رکن باعث می‌شود که بی‌ثباتی در یکی از این ارکان موجب سرایت بی‌ثباتی به سایر جوانب شود.
استراتژی تعیین بازار هدف تاثیر ویژه‌ای بر پایداری توان رقابتی مقصد دارد. رفتار بخش‌های مختلف بازار به تاثیرات اکولوژیک، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مقصد متفاوت خواهد بود. پیش از این در مورد نیاز به تناسب ویژگی‌های بازارهای هدف و توان رقابتی مقصد، استراتژی‌های رقبا و چشم‌انداز و اهداف مقصد صحبت کرده‌ایم. هر کدام از این ارکان پایداری باید در فرآیند یافتن بازارهای هدف از طریق چشم‌انداز و اهداف مقصد دخالت داده شوند. از این‌رو، به موضوع پایداری باید از همان ابتدا و با در نظر گرفتن خواسته‌‌ها و مطالبات جامعه و ساکنان برای آنها و نسل‌های بعد توجه شود.
برنامه‌ریزی یک مسیر پایدار براساس 
چشم‌انداز و اهداف
همان‌گونه که می‌دانیم توان رقابتی یک مقصد ناشی از ترکیبی از هر دو مورد منابع و دارایی‌ها (طبیعی یا مصنوعی) است که می‌توانند برای ساخت محصول گردشگری و همچنین توان مقصد برای بسیج کردن این منابع به‌کار گرفته شوند. بخشی از این توانایی برای بسیج کردن منابع (مزایای رقابتی) از این موضوع ناشی می‌شود که یک مقصد تا چه حد می‌تواند یک خط‌مشی منسجم و همه‌جانبه تعیین کند.
برنامه‌ریزی صرف هیچ تضمینی برای موفقیت مقاصد ایجاد نمی‌کند، بلکه تنها احتمال آن را افزایش می‌دهد. یک برنامه توسعه توریسم به‌طور بالقوه می‌تواند:
بهترین مسیرهای اقدام را شناسایی کند. یک فرآیند برنامه‌ریزی رسمی نیازمند ارزیابی‌های جامع و سیستماتیک از نقاط قوت و ضعف یک مقصد، فرصت‌ها و تهدیدهای گردشگری و گزینه‌های عملی است.
حداکثرسازی حمایت جامعه و صنعت. یک برنامه‌ریزی مناسب می‌تواند فرصتی برای تمامی ذی‌نفعان فراهم کند که نگرانی‌های خود را مطرح کرده و روی مسیر مقصد تاثیر بگذارند.
بسیج تلاش‌ها به سمت یک هدف مشترک. یک برنامه به مثابه یک ابزار ارتباطی عمل می‌کند تا تمامی کسانی که درگیر اجرای آن هستند، احساس روشنی از هدف و مسیر رسیدن به آن و همچنین درکی از نقش خود در این فرآیند کسب کنند.
تضمین استفاده بهینه از منابع. به‌دلیل محدود بودن منابع، اختصاص آنها به گزینه‌های مختلف و استفاده‌های گوناگون منجر به نتایج متفاوتی می‌شود. از این رو باید اطمینان حاصل شود که اختصاص منابع به نحوی باشد که حداکثر بازدهی حاصل شده و همچنین نحوه اختصاص نیز باید کاملا روشن و آشکار باشد.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

رقابت پذیری

رقابت پذیری

مطالعه نظریات صاحب نظران و پژوهشگران مختلف نشان می‌دهد که از رقابت‌پذیری تعریف و تعبیر واحدی وجود ندارد. اما به طور کلی می‌توان رقابت‌پذیری را قابلیتها و توانمندیهایی دانست که یک کسب و کار، صنعت، منطقه، کشور دارا هستند و می‌توانند آنها را حفظ کنند تا در عرصة رقابت بین‌المللی نرخ بازگشت بالایی را در فاکتورهای تولید ایجاد کرده و نیروی انسانی خود را در وضعیت نسبتاً بالایی قرار دهند. به عبارت دیگر، رقابت‌پذیری توانایی افزایش سهم بازار، سوددهی، رشد ارزش افزوده و ماندن در صحنه رقابت عادلانه و بین المللی برای یک دوره طولانی است.
رقابت‌پذیری در اثر ترکیبی از داراییها و فرایندها به وجود می‌آید. داراییها یا به صورت موهبتی است (مثل منابع طبیعی) و یا ساخته شده به وسیلة انسان است (مثل زیر ساختها) و فرایند‌ها که داراییها را به منافع اقتصادی حاصل از فروش به مشتریان تبدیل می‌کند و در نهایت موجب ایجاد رقابت‌پذیری می‌گردند. این مطالب را می توان به صورت فرمول رقابت پذیری جهانی نشان داد.

در بررسی رقابت‌پذیری می‌توان از زاویة دیگری نیز به مسئله نگریست و آن منابع ایجاد رقابت‌پذیری است. منابع ایجاد رقابت‌پذیری را می‌توان در سه دستة فناوری، سازمان و نیروی انسانی تقسیم‌بندی کرد. مزیت رقابتی حاصل از نیروی انسانی دوام و پایداری بیشتری نسبت به سایر مزیتهای رقابتی دارند و مدت زمان بیشتری لازم است تا رقبا بتوانند این مزیتهای رقابتی را تقلید کنند.

رقابت‌پذیری : ‌تعاریف و اصول

مفهوم خلق ثروت که امروزه مترادف استاندارد سطح زندگی محسوب می‌شود، اگرچه جذاب است ولی معلوم نمی‌کند که این ارزش افزوده از کجا سرچشمه می‌گیرد. در هر جامعه صنعتی،‌ خلق ثروت از بنگاه‌ها یا اشخاص سرچشمه می‌گیرد که در واقع تولیدکنندگان کالاها یا خدمات هستند. دولت در این فرآیند اقتصادی مشارکت مستقیم ندارد، هرچند می‌تواند مالک سرمایه بنگاه‌ها باشد. آنچه در مورد دولت اهمیت دارد و نقش کلیدی آن در تعیین استاندارد زندگی در کشور است، قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری دولت است که در واقع منجر به تعریف یک چارچوب منطقی و پایدار برای خلق ثروت‌های اقتصادی می‌گردد. در این تعریف خلق ثروت بعنوان موتور محرکه‌ای برای بهبود استاندارد زندگی محسوب می‌شود. تعریف OECD از رقابت‌پذیری ناظر به همین بخش است :

رقابت‌پذیری درجه‌ای است که بر اساس آن توانمندی یک کشور در تولید کالاها و خدمات در شرایط اقتصاد آزاد، سنجیده می‌شود به گونه‌ای که این تولیدات بتواند در بازارهای بین‌المللی حضور پیدا کنند و به صورت پیوسته به تثبیت و ارتقای درآمد واقعی مردم آن کشور در درازمدت منجر گردد. در بحث رقابت‌پذیری رابطه بین محیط اقتصادی داخل یک کشور که دولت در آن نقشی کلیدی دارد و فرآیند خلق ثروت که توسط بنگاه‌ها و اشخاص صورت می‌گیرد، اصلی‌ترین موضوعی است که به آن پرداخته می‌شود.

چهار فاکتور رقابت‌پذیری می‌باشد که عموما‌تعریف‌کننده فضای حاکم بر اقتصاد داخلی یک کشور می‌باشند، عبارتند از :

عملکرد اقتصادی
کارآیی دولت
کارآیی کسب و کارا
زیرساختار

بر پایه این چهار فاکتور و با در نظر گرفتن بیش از 300 معیار، سالنامه رقابت‌پذیری جهان نتیجه می‌گیرد که عملکرد صحیح در این ابعاد چهارگانه، فضایی در کشور بوجود می‌آورد که رقابت‌پذیری در سطح جهان را تضمین می‌کند.

مدیریت فناوری، پیش شرط رقابت پذیری

مدیریت فناوری، پیش شرط رقابت پذیریدر شرایط امروز جهانی و باتوجه به تجارب و شواهد به دست آمده و واقعیتهای موجود، نقش محوری و کلیدی فناوری در رشد و توسعه بنگاهها و درنتیجه کشورها امری روشن و تردیدناپذیر است. در این میان، کشورها، سازمانها و بنگاهها برای کاهش زیانهای ناشی از فرایند جهانی شدن اقتصاد و ادامه بقای خود ناگزیر از پذیرش شرایط جدید و محیط رقابتی با بهره گیری از ابزارها و سازوکارهای مختلف هستند.

بدیهی است که تنها با اتکا به ابزارهای سنتی و بدون بهره گیری از فناوریهای جدید و رقابتی و بدون استفاده از الگوهای نوین مدیریتی، این نوع فناوریها نیز نمی توانند توفیق لازم را در این بازارها به دست آورند. از همین رو است که امروزه مدیریت فناوری به عنوان یکی از موضوعهای اصلی و مهم موسسات صنعتی، تجاری و خدماتی تبدیل شده است. مدیریت فناوری یکی از زمینه هایی است که علی رغم اهمیت آن در کشور ما تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. 

  • علیرضا علیپور