بندر عباس بازاریاب

ارائه خدمات تبلیغات و بازاریابی

بندر عباس بازاریاب

ارائه خدمات تبلیغات و بازاریابی

۵۱ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بازارمالی

بازار مالی بازاری است که در آن افراد حقیقی و حقوقی  می توانند به معامله اوراق ضمانت مالی، کالا و دیگر دارایی‌های مثلی (عوض دار) با هزینه مبادلاتی پایین، و در قیمت‌هایی که تابع عرضه و تقاضا هستند، بپردازند. اوراق ضمانت شامل سهام، اوراق قرضه و برخی کالاها (شامل فلزات گرانبها یا محصولات کشاورزی) می‌شوند.

دو نوع بازار عمومی (جایی که انواع زیادی از کالاها در آن معامله می‌شود) و بازار اختصاصی (جایی که تنها یک نوع کالا معامله می‌شود) وجود دارند. بازارها خریداران و فروشندگان علاقه‌مند زیادی شامل خانوارها، شرکت‌ها و آژانس‌های دولتی را در یک «مکان» جمع می‌کند، لذا پیدا کردن همدیگر را برای آن‌ها آسان می‌سازد. اقتصادی که اصولا برای اختصاص منابع بر معاملات میان خریداران و فروشندگان وابسته است، به عنوان اقتصاد بازاری شناخته می‌شود که در مقابل اقتصاد دستوری یا اقتصاد غیر بازاریمثل اقتصاد هدیه محور است.

در علم مالی، بازارهای مالی این موارد را تسهیل می‌کنند:

عموما قرض گیرنده رسیدی را به قرض دهنده می‌دهد که  بازپرداخت سرمایه را تضمین می‌کند. این رسیدها اوراق ضمانت هستند که به سادگی خریده و فروخته می‌شوند. در مقابل قرض دادن پول به قرض گیرنده، قرض دهنده انتظار پاداشی در غالب بهره یا سود سهام دارد.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

اقتصاد

اقتصاد یا ترازمان به یک نظام اقتصادی در یک یا چند  منطقه جغرافیایی یا سیاسی خاص اطلاق می‌شود و در برگیرنده تولید، توزیع یا تجارت و مصرف کالاها و خدمات در آن منطقه یا کشور می‌باشد. یک اقتصاد مجموع کل ارزش معاملات میان فعالان اقتصادی نظیر افراد، گروه‌ها، سازمانها و حتی ملتهاست.

اقتصاد برآیند کلیه فرایندهایی است که فرهنگ، ارزشها، آموزش، تکامل تکنولوژیکی، تاریخ، سازمان اجتماعی، ساختار سیاسی و سیستمهای قانونی و همین‌طور جغرافیا و مواهب طبیعی را دربر می‌گیرد. این عوامل زمینه، محتوا و شرایطی را که یک اقتصاد در آن عمل می‌کند را تعیین می‌نمایند. برخی فرهنگها اقتصادهای مولدتری را به وجود می‌آورند و لذا ارزش  بیشتری را تولید می‌کنند.

با توجه به اهمیت رو به رشد بخش مالی اقتصاد در عصر حاضر، تحلیلگران اصطلاح اقتصاد واقعی (به انگلیسی: real economy) را به کار می‌گیرند تا بخش واقعی اقتصاد را که واقعاً با تولید کالاها و خدمات ارتباط دارد از بخش مالی اقتصاد (یا اقتصاد کاغذی) که مرتبط با خرید و فروش در بازارهای مالی است تفکیک کند.

با استفاده از مفاهیم زیر می‌توان معیارها و شاخصهایی را برای شناخت و اندازه‌گیری اقتصاد به دست آورد:

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

  نکاتی چند در مورد روشهای صحیح مطالعه

 

بارها شنیده ایم که دانش آموز یا دانشجویی می گوید :

(( دیگرحال و حوصله خواندن این کتاب را ندارم ))یا ((آنقدرازاین کتاب خسته شده ام که قابل گفتن نیست))ویا ((هرچقدرمیخوانم مثل اینکه کمتر یاد می گیریم))ویا ((10 بار خواندم و تکرار کردم ولی بازهم یاد نگرفتم))به راستی مشکل چیست ؟ آیا برای یادگیری درس واقعا" باید 10 بار کتاب را خواند ؟ آیا باید دروس خود را پشت سرهم مرورکرد؟وآیا بایددهها بار درس راتکرارکردتا یادگرفت ؟ مطمئنا" اگر چنین باشد ، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است . اما واقعیت چیزی دیگر است . واقعیت آن است که این گروه از فراگیران ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .

 

شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:

 

1- زمان مطالعه را کاهش میدهد.

2- میزان یادگیری را افزایش میدهد .

3-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند.

4- بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد.

 

برای داشتن مطالعه ای فعال و پویا نوشتن نکات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرور مطالب،دوباره کتاب رانخوانده و در زمانی کوتاه ازروی یادداشتهای خود مطالب را مرور کرد .

یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است.

 

شش روش مطالعه :

 

خواندن بدون نوشتن خط کشیدن زیرنکات مهم حاشیه نویسی خلاصه نویسی کلید برداری خلاقیت و طرح شبکه ای مغز

 

1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح  مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد .

 

2- خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا" درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .

 

3- حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.

 

4- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش  برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .

 

5- کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .

 

6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا" فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی  آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.


  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

راه های درست هدف گذاری

 

2- اهداف هوشمندانه انتخاب کنید
اهداف هوشمندانه از سرواژه ای انگلیسی تحت عنوان SMART گرفته شده که هر حرف آن نشانگر یک کلمه انگلیسی بامعنایی مشخص است. ازآنجایی که در این مطلب قصد یادگیری زبان یا دلیل آن را نداریم، به همین نکته اکتفا کرده و تنها ویژگی های یک هدف هوشمندانه را بر این اساس ذکر می کنیم. اهداف هوشمندانه دارای 5 ویژگی هستند که عبارت اند از:مشخص باشند، قابل اندازه گیری باشند، قابل دستیابی باشند، مرتبط با شرایط و اهداف بلندمدت تر شما باشند، وابسته به زمان باشند و زمان پایانی برای دستیابی به آن ها وجود داشته باشد.

3- هداف خود را مکتوب کنید
عمل فیزیکی نوشتن یک هدف بر روی کاغذ موجب واقعی و ملموس شدن آن می شود. به عبارتی شما دیگر هیچ عذر و بهانه ای برای فراموش کردن آن ندارید. سعی کنید در زمان نوشتن یک هدف بجای استفاده از فعل "دوست دارم” یا ” شاید” از فعل "خواهم” استفاده کنید. مثلا "امسال هزینه های عملیاتی خودم را 10 درصد کاهش می دهم” و نه اینکه "دوست دارم امسال هزینه های عملیاتی خودم را 10 درصد کاهش دهم.”

راهکار 1: بیانیه هدف خودتان را با لحنی مثبت تنظیم  کنید تا میزان تعهد شما نسبت به آن ها بیشتر شود. مثلا بجای "من تعداد کارکنان را برای فصل آینده با همین تعداد فعلی حفظ می کنم”، نگویید "من نرخ خروج کارکنان را کاهش می دهم”. حالت اول انگیزاننده است و تعهد بیشتری ایجاد می کند. ولی حالت دوم در عین انگیزاننده بودن، همچنان راه فراری برای شما ایجاد می کند، که اگر هم کسی از سازمان خارج شد، باز هم به هدف خود دست یافته اید.

راهکار 2: اگر از یک لیست تحت عنوان لیست انجام  کارها، استفاده می کنید، یک فرم پیشنویس برای تهیه این لیست روزانه تهیه کنید و اهداف بزرگ تر خود که برای دست یافتن به آن ها نیاز به انجام این کاره ای کوچک روزانه دارید را در بالای آن بنویسید.

4- یک نقشه راه تعیین کنید
این قدم اغلب در طی فرایند هدف گذاری فراموش می شود، چراکه در عمل درگیر انتخاب هدف و رسیدن آن شده و فقط بر روی آن تمرکز می کنید و فراموش می کنید روند رسیدن به آن را تعیین کنید. به این منظور باید در یک برنامه جداگانه به تعیین تکیه تک قدم های کوچکی بپردازید که باید برای رسیدن به هدف مهمتر خود آن ها را نهایی سازید. ضمن اینکه باید در طی انجام دادن هر یک از این مراحل و قدم ها، با خط زدن آن ها اقدام به حذف آن ها از لیست خودتان بکنید و این گونه حس تغییر و رشد کردن را به خودتان انتقال دهید.

5- به آن وفادار باشید
به خاطر داشته باشید که این فرایند هدف گذاری فرایندی طولانی مدت است و تنها وسیله ای برای رسیدن به هدف نهایی است. باید به آن وفادار بود تا رسیدن به آن رفته رفته آسان شود. در این بین هدف و مقصد نهایی همواره باید ثابت باقی بماند، اما نقشه راه تعیین شده می تواند در بازه های زمانی مختلف تغییر کند. فقط باید توجه داشته باشید که ارتباط آن ها باهدف بزرگ تر، حفظ شده و ارزش و ضرورت آن برای شما در حد بالایی قرار داشته باشد.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

اگر می خواهید موفق شوید، باید هدفی را برای خود مشخص کنید. بدون داشتن هدف تمرکز نداشته و از مسیر مشخصی برخوردار نیستید. هدف گذاری نه تنها به شما اجازه می دهید مسیر زندگی و کسب وکار خودتان را دست داشته باشید، بلکه به شما اجازه می دهد تا از آن به عنوان یک بنچمارک برای تعیین موفقیت خود استفاده کنید. یک لحظه فکر کنید:پس انداز کردن در بانک تنها درزمانی دلیلی برای موفقیت شما به حساب می آید که هدف شما جمع کردن ثروت باشد، اما اگر در پی کار خیرخواهانه باشید، این کار برخلاف هدف شما است و برای شما موفقیت به حساب نمی آید.

بااین وجود برای دستیابی به هدف های خودتان، باید به خوبی بدانید که چگونه باید هدف انتخاب کنید. فقط نمی توانید "من می خواهم و انتظار موفقیت داشته باشید. هدف گذاری فرایندی است که با بررسی دقیق آغازشده و در پایان کار و تلاش بسیار زیادی را می طلبد. در بین این دونقطه مراحل بسیار مهمی وجود دارد اطلاع از آن ها به شما اجازه می دهد اهداف قابل دستیابی برای خود انتخاب کنید.

1- اهدافی انتخاب کنید که موجب انگیزش برای شما شوند
موجب انگیزش شدن به این معنا است که هدف انتخابی برای شما مهم باشد و ارزش قابل توجهی برای دستیابی به آن وجود داشته باشد. اگر علاقه ای به نتیجه آن نداشته باشید یا ارتباطی با آینده شما نداشته باشند، احتمال سعی و تلاش برای دستیابی به آن برای شما کم است. در غیر این صورت اهداف بسیار زیادی که مرتبط با شما و آینده شما است انتخاب می کنید و درنهایت زمان لازم برای رسیدگی به آن در اختیار ندارید و ازآنجایی که برای دستیابی به اهداف نیاز به تمرکز دارید، پس شانس موفقیت شما در رابطه با آن کاهش می یابد که در ادامه پیامدهای روانی دیگری هم برای شما ایجاد می کند.


راهکار : اگر از یک لیست تحت عنوان لیست انجام  کارها، استفاده می کنید، یک فرم پیشنویس برای تهیه این لیست روزانه تهیه کنید و اهداف بزرگ تر خود که برای دست یافتن به آن ها نیاز به انجام این کاره ای کوچک روزانه دارید را در بالای آن بنویسید.

- یک نقشه راه تعیین کنید
این قدم اغلب در طی فرایند هدف گذاری فراموش می شود، چراکه در عمل درگیر انتخاب هدف و رسیدن آن شده و فقط بر روی آن تمرکز می کنید و فراموش می کنید روند رسیدن به آن را تعیین کنید. به این منظور باید در یک برنامه جداگانه به تعیین تکیه تک قدم های کوچکی بپردازید که باید برای رسیدن به هدف مهمتر خود آن ها را نهایی سازید. ضمن اینکه باید در طی انجام دادن هر یک از این مراحل و قدم ها، با خط زدن آن ها اقدام به حذف آن ها از لیست خودتان بکنید و این گونه حس تغییر و رشد کردن را به خودتان انتقال دهید.

- به آن وفادار باشید
به خاطر داشته باشید که این فرایند هدف گذاری فرایندی طولانی مدت است و تنها وسیله ای برای رسیدن به هدف نهایی است. باید به آن وفادار بود تا رسیدن به آن رفته رفته آسان شود. در این بین هدف و مقصد نهایی همواره باید ثابت باقی بماند، اما نقشه راه تعیین شده می تواند در بازه های زمانی مختلف تغییر کند. فقط باید توجه داشته باشید که ارتباط آن ها باهدف بزرگ تر، حفظ شده و ارزش و ضرورت آن برای شما در حد بالایی قرار داشته باشد.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

کوچینگ چیست

کوچینگ چیست از دو دید متفاوت

یکی از سؤال‌هایی که زیاد می‌شنوم این است که کوچینگ چیست تجربه دور دنیا با این لغت و حرفه، نسبتاً کم است و حق‌دارند که این را بدانند. من این سؤال کوچینگ چیست را دو قسمت می‌کنم. قسمت اول از دنیای کوچ و قسمت دوم از دنیای کسی که نیاز دارد با کوچ مراجعه کار ‌کند.

کوچینگ، از دنیای کوچ

کوچ خواستار ایجاد یک ارتباط مؤثر با فردی است که می‌خواهد با او کار کند یعنی یک زیربنا یا یک پی بکشد که این پی بسیار محکم است. این شامل رازداری، امنیت، احساس اعتماد و اطمینان است و این عوامل سبب می‌شوند تا فرد بتواند به‌راحتی با کوچ خود ارتباط برقرار کند و تمام مشکلات و دغدغه‌اش را بدون هیچ واهمه‌ای بیان کند و به خودش اجازه دهد حرف‌هایی را بزند که با بقیه مطرح نمی‌کند. ایجاد این جو، خود یک مهارت است که این امنیت و اعتماد را به وجود میاورد. سؤالی مطرح می‌شود که کوچ‌های حرف‌هایی، طبق یک چهارچوب خاص و یک اصول اخلاقی مشخص، چه کسانی هستند؟ چگونه این اتفاقات را رقم می‌زنند؟ در اینجا اصول اخلاقی می‌گوید، کوچ مانند یک آیینه شفافی عمل می‌کند که اگر واقعیتی را می‌بیند، آن را جلوی شما می‌گذارد تا خودتان آن را ببینید. این آیینه هیچ‌گونه قضاوتی برای شما نمی‌کند اما اگر قضاوت کند، این آیینه چندان آیینه شفافی نیست. اگر شما این آیینه را قبول ندارید، ما شمارا قبول داریم و میگوییم شاید این آیینه درست نبوده برای همین یک آیینه دیگر مقابلتان قرار می‌دهیم؛

کوچ حرفه‌ای

یک کوچ حرفه‌ای یعنی رازداری و عدم  قضاوت. یک کوچ، احترام مراجع کننده‌اش را حفظ می‌کند و شمارا باور دارد و شمارا حتی از خودتان بهتر می‌شناسد که شما می‌توانید. پس یک کوچ، یک فردی است که باورهای درونش بیرون می‌آید و خودش را نشان می‌دهد. درعین‌حال که قضاوت ندارد و در خدمت است؛ من یک بخش دیگر به این اضافه کردم که همان ۱۱ صلاحیت فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF) است که می‌توانیم یاد بگیریم. در حقیقت این مهارت‌ها، همان جعبه‌ابزاری است که دور کمر من بسته‌شده. پس هنر من این است که چه زمانی از این استفاده بکنم که بتوانم یک اثری بگذارم. زمانی که لازم است، آیینه را بگذارم یا زمانی که لازم است یک نوری بیندازم و جایی که شما نمی‌بینید را بتوانید ببینید و وقتی آن را دیدید، می‌توانید بهترین تصمیم را برای خودتان بگیرید. وقتی این موارد را کنار هم قرار می‌دهیم، من کوچ در خدمتم و در این شراکت دارم قوی عمل می‌کنم.

هدف مراجع

در بخش دوم سؤال کوچینگ چیست، قسمت مراجع که می‌خواهد وارد شود، به دنبال ایجاد یک تغییر است. او چیزی را می‌خواهد که الآن ندارد. معمولاً این را می‌خواهد و خودش به دنبال آن رفته اما یا سرعتش کم بوده یا ظاهراً نمی‌شود به آن رسید و یا هر دو. پس اینجا این شخص کمک لازم دارد و می‌خواهد این خلأ را پر کند. این دغدغه مراجع است اما دغدغه کوچ چیست دغدغه کوچ این است که مراجعش به چیزی که می‌خواهد، برسد و یکی از تفاوت‌های کوچ با حرفه‌های دیگر این است که کوچ باید بداند مراجعش در حال حاضر کجاست و به کجا می‌خواهد برسد و وقتی مراجع می‌داند الآن کجاست و آن شفافیت و وضوح پدیدار شود که کجا می‌خواهد باشد، اینجا دراین‌بین یک‌فاصله به وجود می‌آید و می‌تواند این را ببیند و اینجاست که کوچ با ابزارهایی که دارد و آن محیط و ارتباطی که ایجاد کرده، اقدام می‌کند و درواقع حرکت ایجاد می‌کند و قدم‌هایی برای مراجع ایجاد می‌کند که به سمتی که می‌خواهد برود. چنانچه این قدم‌ها با تشویق، ترغیب و قدردانی همراه باشد و تمام این مهارت‌ها کمک کند که این مراجع، قوت درون، استعدادها و توانمندی‌هایش را بیشتر بشناسد، اقدام و برنامه‌ریزی برای رسیدن به خواسته‌ی مراجع با تعهد، کامل می‌شود. همان کاری که مراجع مسئول آن است و برای انجام آن اقدام می‌کند و یک نفر را در کنارش دارد که می‌داند آن فرد در تمام طول مسیر همراه اوست و هر موقع بخواهد می‌تواند از او کمک بگیرد و مانند این نیست که من به‌عنوان یک مدرس یک‌چیزی یاد می‌دهم و شما پس از بیرون رفتن ازآنجا دوباره به عادت‌های قبلی‌تان بازمی‌گردید یا من روانشناس نیستم که شمارا به گذشته ببرم و بخواهم مشکلات گذشته را حل کنم. من درجایی شمارا می‌بینم که توانمند هستید؛ یعنی همین الآن و قصد دارید بیشتر توانمند شوید. همچنین یک Mentor هم نیستم که بخواهم تجربیاتم را در به شما بگوییم تا از آن‌ها استفاده کنید. مشاور هم نیستم چون قرار نیست به شما بگویم چه‌کار کنید. بلکه من به‌عنوان یک کوچ قرار است با کسی که هستم و با آن جعبه‌ابزارم و ارتباطی که ایجادشده، دنیای درونی شمارا با چراغ‌قوه یا آن آیینه نمایان کنم تا شما ببینید و بخواهید که برای هدفتان اقدام کنید.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

پول

پولیس پولی بود که با مس ساخته می‌شد. بعضی از علمای لغت می‌گویند کلمه پولس در آغاز در فنیقیه وضع شد و از آنجا به کشورهای دیگر سرایت کرد و کلمه فلوس که هنوز در برخی از کشورهای خاور نزدیک و خاورمیانه مصطلح است همین پولس است و کلمه پول که در زبان فارسی امروزی متداول است از ریشه پولوس گرفته شده‌است و بر خلاف تصور بعضی از ریشه فولاد نیست. در جوامع اولیه معمولاً مبادله کالا به صورت مبادله پایاپای انجام می‌گردید. در چنین سیستمی معمولاً مقدار معینی از یک کالا با مقدار معینی از کالای دیگر به صورت پایاپای مبادله می‌گردید. این سیستم تنها در اجتماع‌های کوچک قابل استفاده است و با بزرگتر شدن جوامع انسانی نیاز به مبادله به وسیله پول شکل گرفت. در قدیم معمولاً پول یکی از کالاهای موجود در آن جامعه بود. به‌طور مثال در زمان قدیم در خاورمیانه جو به عنوان پول مورد استفاده قرار می‌گرفت یا در قاره آمریکا صدف به عنوان پول استفاده می‌شد. به نوشته هرودت، مردم لیدیا اولین کسانی بودند که به استفاده از سکه نقره روی آوردند. با گسترش بانک‌ها استفاده از رسیدهای بانکی به عنوان پول گسترش گرفت. در بین قرن‌های ۱۷ تا ۱۹ میلادی در بیشتر کشورهای اروپایی استاندارد طلا مورد استفاده بود که در آن پول  کاغذی دارای ارزش معین و ثابتی نسبت به طلا بود. بعد از جنگ جهانی دوم در کنفرانس برتون وودز بیشتر کشورهای دنیا به استفاده از پول فیات که به دلار آمریکا ثابت شده  بود روی آوردند و دلار آمریکا تنها پولی بود که ارزش آن نسبت به طلا ثابت شده بود. در سال ۱۹۷۱ و در زمان ریچارد نیکسون آمریکا به صورت یکطرفه پیمان برتون وودز را لغو نمود و از این زمان به بعد تمامی پول مورد استفاده در دنیا تبدیل به پول فیات گردید

در مفهوم اقتصادی پول بسیار متفاوت از تعریف عمومی آن است. حجم پول آثار کاملاً بارزی در اقتصاد داشته و بر نرخ تورم، بهره، بیکاری و تولید تأثیرگذار است. در مفهوم  اقتصادی پول واحدی برای اندازه‌گیری تولید اقتصادی و نیز واحدی برای ذخیره ارزش اقتصادی می‌باشد. پول رایج باید ۵ ویژگی داشته باشد:

  1. مورد قبول عموم باشد.
  2. بادوام باشد.
  3. استفاده از آن آسان بوده و قابل تقسیم به قسمت‌های کوچکتر باشد.
  4. دارای ارزش ثابت باشد.
  5. تولید آن محدود باشد.
  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

در اوج جنگ جهانی دوم و بویژه در سال‌های بعد از آن تلاش‌های وسیع برای نظم بخشیدن به مناسبات بین کشور‌ها در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی صورت گرفت. در زمینه سیاسی، نتیجه این تلاش‌ها به تأسیس سازمان ملل متحد به عنوان سازمانی برای مدیریت مناسبات سیاسی بین المللی انجامید.

نتیجه این تلاش‌ها در عرصه تجارت و بازرگانی در سال ۱۹۴۷ به تأسیس موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) منجر شد. بسیاری از کشور‌ها مسائل مربوط به تجارت چندجانبه خود را حدود نیم قرن در چارچوب گات پیگیری می‌کردند. با این وجود، از یک سو به دلیل فقدان یک مبنای حقوقی برای گات، به عنوان یک سازمان بین المللی، و از سوی دیگر به دلیل گسترده و پیچیده‌تر شدن مسائل مربوط به تجارت و بازرگانی بین المللی ضرورت تأسیس یک نهاد مسئول در این زمینه در دهه آخر قرن بیستم بخوبی آشکار شد. بر همین اساس اعضای گات در دور اروگوئه که آخرین دور مذاکرات تجاری گات محسوب می‌شود با تصویب موافقت نامه مراکش سنگ بنای نهاد جدیدی به نام سازمان جهانی تجارت را گذاشتند.

سازمان جهانی تجارت گات باضافه خیلی چیز‌های دیگر است. گات در واقع مجموعه‌ای از قواعد و مقرراتی بود که هرگز از یک مبنای حقوقی به عنوان یک نهاد بین المللی برخوردار نبود و به طور موقت شکل گرفته بود در حالی که سازمان جهانی تجارت یک نهاد بین المللی با ساختار سازمانی دائمی است. این سازمان که از سال ۱۹۹۵ جایگزین گات شده است یک سازمان بین المللی است که علاوه بر موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت در چارچوب موافقتنامه‌های متعدد دیگری بر حقوق و تعهدات اعضاء نظارت می‌کند.

تفاوت دیگر گات با سازمان جهانی تجارت در این است که مقررات گات تنها شامل تجارت کالا‌ها بود در حالی که موافقتنامه سازمان جهانی تجارت علاوه بر تجارت کالاها، تجارت خدمات و جنبه‌های تجاری مرتبط با مالیکت معنوی را نیز در بر می‌گیرد.

یک تفاوت دیگر گات با سازمان جهانی تجارت در نظام حل و فصل اختلافات است. در سازمان جهانی تجارت مقررات تفصیلی‌تر و عملی تری در مورد بررسی و اجرای تصمیمات نظام حل و فصل اختلاف وجود دارد. نظام حل و فصل اختلافات این سازمان محدودیت زمانی برای بررسی تعیین کرده و از این لحاظ از سرعت بیشتری نسبت به نظام حل و فصل اختلافات گات برخوردار است. در این نظام که جنبه خودکار دارد احتمال کارشکنی و تأخیر کمتر است. همچنین یک نهاد برای فرجام خواهی و بررسی نظرات هیأت حل و فصل اختلافات نیز در سازمان تجارت وجود دارد.

اهداف یادشده در مقدمه موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت یعنی مواردی همچون بالابردن سطح زندگی مردم کشور‌های عضو، فراهم نمودن امکانات ایجاد اشتغال کامل، افزایش درآمد‌های واقعی و بالابردن سطح تقاضا، و بهره برداری مؤثر از منابع جهانی و گسترش تولید تجارت بین المللی اهداف سازمان جهانی تجارت نیز است.

به اضافه این که در این سازمان گسترش تولید و تجارت خدمات نیز علاوه بر گسترش تولید و تجارت کالا‌ها مد نظر قرار گرفته است و استفاده از منابع جهانی هم به حمایت از محیط زیست و رشد پایدار مشروط شده است؛ بنابراین اگر اهداف سازمان جهانی تجارت را بخواهیم بطور خلاصه بیان کنیم عبارت خواهند بود از: 
۱- مدیریت و نظارت بر اجرای ۲۸ موافقت نامه 
۲- مجمعی برای مذاکرات تجاری چند جانبه 
۳- مکانیسم حل و فصل اختلافات تجاری 
۴- بررسی و ارزیابی سیاست‌های تجاری اعضاء
۵- همکاری با دیگر سازمان‌های بین المللی در زمینه مدیریت اقتصاد جهانی 
۶- کمک به کشور‌های درحال توسعه و اقتصاد‌های در حال گذار جهت برخورداری از مزایای نظام تجارت چند جانبه 

سازمان جهانی تجارت نیل به این اهداف را برمبنای اصولی همچون اصل عدم تبعیض، اصل آزاد سازی تجاری، اصل تجارت عادلانه، اصل شفافیت، اصل رفتار ویژه و متفاوت با کشور‌های درحال توسعه تعقیب می‌کند. البته باید توجه داشت که براین اصول استثنائات زیادی وارد شده است و اینطور نیست که همه کشور‌های عضو سازمان جهانی تجارت با هر سطحی از توسعه اقتصادی و یا هر میزان از حجم اقتصاد و تجارت به یک اندازه ملزم به رعایت این اصول باشند.

سازمان جهانی تجارت به عنوان یک سازمان بین المللی که اکثر کشور‌های جهان عضو آن هستند برای انجام وظایف خود که مدیریت تجارت چندجانبه بین المللی است دارای ساختار تشکیلاتی به شرح زیر است:

کنفرانس وزیران:

کنفرانس وزیران بالاترین رکن سازمان جهانی تجارت و متشکل از وزیران ذیربط کلیه کشور‌های عضو است. نشست کنفرانس وزیران معمولاً از وزیران بازرگانی یا وزیرانی که مسئولیت امور تجارت خارجی در کشور‌های عضو سازمان جهانی تجارت را برعهده دارند تشکیل شده و دست کم هر دو سال یکبار برگزار می‌شود. در نشست کنفرانس وزیران دستور کار تهیه شده توسط شورای عمومی مورد بررسی قرار می‌گیرد و در خصوص تمامی مسائل مربوط به امور سازمان جهانی تجارت در چارچوب موافقتنامه‌های تجاری چند جانبه تصمیم گیری می‌شود.

اولین نشست کنفرانس وزیران سازمان جهانی تجارت پس از تأسیس این سازمان در ماه دسامبر سال ۱۹۹۶ در سنگاپور برگزار شد. نشست دوم در ماه مه ۱۹۹۸ در شهر ژنو، نشست سوم در دسامبر ۱۹۹۹ در شهر سیاتل آمریکا، نشست چهارم در ماه نوامبر ۲۰۰۱ در دوحه قطر، نشست پنجم در سپتامبر ۲۰۰۳ در کانکون مکزیک و نشست ششم در دسامبر ۲۰۰۵ در هنگ کنگ برگزار شد.

شورای عمومی:

شورای عمومی که پس از کنفرانس وزیران مهمترین رکن سازمان جهانی تجارت محسوب می‌شود عهده دار امور جاری و روزمره سازمان است. طبق موافقتنامه تأسیس سازمان جهانی تجارت این شورا که متشکل از تمامی اعضای سازمان جهانی تجارت است وظایف خود را در سه شکل الف. – شورای عمومی، ب. – هیأت حل وفصـل اختـلاف، ج. – هیأت بررسی سیاست تجاری انجام می‌دهد. نشست‌های عادی شورای عمومی معمولا هر دو ما یک بار با شرکت سفرای کشور‌های عضو تشکیل می‌شود.

شورای عمومی در فاصله بین اجلاس‌های کنفرانس وزیران به نمایندگی از سوی کنفرانس تمامی امور مربوط به سازمان جهانی تجارت را انجام می‌دهد. این شورا چه در شکل هیأت حل و فصل اختلاف که برای نظارت بر رویه‌های حل و فصل اختلاف اعضاء تشکیل جلسه می‌دهد و چه در شکل هیأت بررسی سیاست تجاری که برای تجزیه و تحلیل سیاست تجاری اعضاء تشکیل جلسه می‌دهد گزارشات خود را به کنفرانس وزیران ارائه می‌کند.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰
رنگ همانا نور است و نور همانا رنگ است.
همان‌طور که می‌دانید قطره‌های ریز باران وقتی نور خورشید را از خود عبور می‌دهند مثل میلیون‌ها منشور  شیشه‌ای عمل می‌کنند و در مجموع، آن نور الوان-شش رنگ-را به وجود

می‌آورند که اسمش رنگین کمان است.

حدود دویست سال پیش، نیوتن پدیده رنگین کمان را در اتاق خانه‌اش ایجاد کرده‌است. برای این منظور،

او خود را در اتاق کاملاً تاریکی قرار داده که تنها از یک روزن بسیار کوچک نور به داخل آن عبور می‌کرده‌است، آنگاه با قرار دادن یک منشور سه گوش در در برابر این نور، موفق شده‌است نور سفید را به رنگ‌های طیف تجزیه کند.

واقعیت رنگ‌ها از طیف رنگ مایه‌ها، به صورت فیزیکی و شیمیایی قابل تجزیه و تحلیل و تعریف هستند. تعاریف آن‌ها از طریق قیاس و مقایسه و توجه به تضادهای رنگی حاصل می‌گردد. ارزش یک رنگ کرماتیک (رنگین) در برابر رنگ آکروماتیک (بیرنگ) معلوم می‌شود. ادراک رنگ، واقعیتی است پسیکو فیزیک، از واقعیت پسیکوشیمیک آن متمایز است. همین مسئله پسیکو فیزیک آن است که آن را «اثر رنگ» می‌نامیم.
واقعیت رنگ واثرات آن در صورت وجود ترکیبات موزون و هماهنگ، قابل روئیت است، درسایر موارد حالتهای متفاوت و جدیدی به وجود می‌آورند که در اینجا کوشش می‌شود با مثال‌های گوناگون حالات مختلف آن رابشناسیم.
یک مربع سفیددر زمینه سیاه بزرگتر از یک مربع سیاه به همان اندازه در زمینه سفید است. در نتیجه از مرزی که برای آن تعیین شده پافراتر می‌نهد وبیرون می‌زند. درحالی که سیاه جمع می‌شود و در خود فرومی‌رود.
یک مربع خاکستری روشن در زمینه‌ای سفید تیره به نظر می‌رسد و همان خاکستری روشن در زمینه سیاه روشن به نظر می‌آید.

مربع زرد رنگ در زمینه سفید، تیره‌تر از همان مربع زردی است که در زمینه سیاه قرارگرفته‌است. زرد در زمینه سفید دارای اثری ملایم ونمودی گرم است، در حالی که در زمینهٔ سیاه، مربع زرد درخشندگی فوق‌العاده پیدا می‌کند و نمودش سرداست و به طرف بیرون حرکت می‌کند.

مربع قرمز در زمینهٔ سفید به تیرگی می‌رود و درخشش آن کاهش می‌یابد، در حالی که قرمز در زمینهٔ سیاه رنگ به گرمی متمایل می ود و روشنی بیشتر به خود می‌گیرد.
مربع آبی در زمینه سفید دارای تیرگی و عمق است و زمینهٔ سفید نیز، از زمینه سفید مربع زرد، روشن‌تر است.
هنگامی که دربارهٔ هماهنگی رنگها صحبت می‌شود، معمولاً قضاوت روی اثرو عملکرد متقابل دو یا تعداد بیشتری رنگ به عمل می‌آید. تجربیات و آزمایش‌های متفاوت در مورد مطابقت ذهنی رنگها، نقطه نظرهای متفاوتی دارند. اغلب درنظر مردم، رنگهای هماهنگ آنهائی هستند که از یک خانواده باشند ویا در عین تنوع،

با جلوه یکسانی خودنمایی کنند، ویا رنگهایی که بدون کنتراست (تضاد) در مجاور هم قرار گیرند. به‌طور کلی عنوان هماهنگی (هارمونی) یا عدم هماهنگی فقط در رابطه بااحساس انسان است، که به صورت مطلوب بودن یانبودن وجذاب بودن یانبودن مطرح می‌گردد.

تمام اینها عبارت از یک ارزیابی شخصی و بدون تکیه به ارزش‌های عینی ودقیق علمی است.
هارمونی، یعنی تعادل وتوازن بین قدرتهای رنگی. در این باره می‌توانیم یک آزمایش جالب در رابطه با عکس العمل فیزیولوژیکی دستگاه دیدمان انجام دهیم. مثلاً:اگر ما برای مدتی به یک مربع قرمز خیره شویم و سپس چشم را ببندیم، یک پس تصویر که به صورت مربع سبزرنگ است درنظرمان ظاهر می‌شود. (می توان یک صفحه کاغذ سفید راباسرعت روی مربع قرمز قرار  دادتا مربع سبز در روی صفحهٔ سفیدظاهر شود). و بر عکس اگر به مربع سبز رنگ نگاه کنیم بعد از مدتی که چشم بسته می‌شود، مربع قرمزرنگ در چشم ظاهر می‌گردد. این آزمایش را می‌توان بابسیاری از رنگها انجام دادو در چشم انسان همیشه رنگها مکمل رنگ  نخستین، ظاهر می‌شوند. این عکس العمل فیزیکی بدن نسبت به رنگ‌های جستجویی برای ایجاد تعادل وتوازن است واحساسی است که تضادهای پی در پی را به وجود می‌آورد.]

اگر مدتی به یک مربع سفید در روییک سطح سیاه نگاه کنیم، بعد از مدتی که چشم را برگردانیم، همان مربع سفید در نظر مجسم می‌شود.به همین ترتیب اگر به یک مربع سیاه در سطح سفید نگاهکنیم، و بعد چشم را برگردانیم،

مربع سیاه به همان وضع در نظر ظاهر می‌گردد.این وضعیت موازنهٔ رنگ‌ها، به خودی خود در چشم بوجود می‌آید.امادر صورتی که به یک مربع خاکستری متوسط که در روی زمینهٔ خاکستری متوسط نگاه کنیم، دیگر آن حالت قبلی که در چشم باقی‌ماند بوجود نمی‌آید.این آزمایش نشان می‌دهدکه دستگاه بینایی به خاکستری معتدلی تمایل ونیاز دارد.  
تغییراتی که در ساختمان بینایی به ترتیب فوق به وجود می‌آید، مربوط به حالات مختلف ذهنی ودستگاه عصب بینایی است. هارمونی رنگها، اعصاب مارا آرامش  می‌دهد، و این حالت پسیکو فیزیکی است که در مقابل رنگهای متضاد مکمل قرار داردو معمولاً رنگ خاکستری نیزچنین آرامشی را در ذهن به وجود می‌آورد، که هم از ترکیب سیاه وسفید به وجود می‌آید وهم از رنگ‌های مکمل؛ یعنی رنگ‌های اصلی (زرد، قرمز، آبی.
  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

نخستین اتحادیه کارگریویرایش

در سال ۱۲۸۴ در چاپخانه‌ای کوچک در تهران نخستین اتحادیه کارگری تأسیس شد. هم‌زمان با اتحادیه کارگران چاپخانه‌ها در دیگر کارخانه‌ها نیز این امر رو به نضج نهاد، تا اینکه کارگران مشهد، تبریز، انزلی و دیگر نقاط کشور را هم دربر گرفت. شعارهای مزد عادلانه، هشت ساعت کار در روز، زمین برای دهقان و جمهوری سر داده شد. با سرکوبانقلاب مشروطه از طرف استبداد، جنبش سندیکائی و  اتحادیه‌ای نیز مورد هجوم واقع گردید، تا مانع از رسوخ افکار پیشرفته و سوسیال دموکراسی و مشروطه خواهی شود. در این بین منافع صنفی و طبقاتی کارگران بطور آشکارا مورد تعرض قرار گرفت. کارگران پیشرو ایرانی که مدافعان استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی بودند، پس از جریانات انقلاب مشروطه تا سالهای قبل از پیروزی انقلاب اکتبر آماج شدیدترین حملات ارتجاع داخلی و خارجی قرار  داشتند، و پادشاهان قاجار از هیچ گونه عملی جهت سرکوب آنان خودداری نمی‌نمودند.

جنبش سندیکائی و اتحادیه‌ای ایران در دوران انقلاب مشروطیت توسط کارگرانی که در باکو و عشق آباد کار  کرده و به وطن بازگشته بودند بنا نهاده شد. این کارگران که عموماً با افکار سوسیال دموکراسی آشنا بودند تأثیر  عمیق خود را بر روی دیگر کارگران ایرانی نیز گذاشتند. هم چنین حرکتهای انقلابی ۱۹۰۵ و ۱۹۰۷ تحولی ملموس در کارگران ایران به وجود آورند.

  • علیرضا علیپور