بندر عباس بازاریاب

ارائه خدمات تبلیغات و بازاریابی

بندر عباس بازاریاب

ارائه خدمات تبلیغات و بازاریابی

۵۱ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

رابینز (1991) یک واژه جایگزین برای آمیخته بازاریابی به نام 4Cs را معرفی کرد که شامل مشتریان (خریداران کالاها یا خدمات در بازار)، رقبا (عرضه‌کنندگان جانشین برای کالاها و خدمات)، ظرفیتها و شرکت (هر دو اشاره به توانایی ارضای نیازهای مشتری دارند) است. این لیست طبقه‌بندی کامل‌تری را جز در مورد مباحث محیطی کلان پوشش می‌دهد و عوامل درونی و بیرونی را به هم مرتبط می کند.

عوامل و عناصر آمیخته بازاریابی خریداران را تحت تأثیر قرار می‌دهد و تصمیم‌گیری آن‌ها وابسته به نوع محصول و ویژگی‌های آن، شیوه‌های قیمت‌گذاری و روش‌های پرداخت، امکانات و تسهیلات توزیع و روش‌های ترغیبی و ترویجی شرکت‌ها می‌باشد. نوع محصول و ویژگی‌های آن (مانند طرح ظاهری، بسته‌بندی، کیفیت، شخصیت محصول و ...) و تبلیغات غیرشخصی، شاید مهمترین عوامل تأثیرگذار در بین عناصر آمیخته بازاریابی (قیمت، کالا، توزیع و ترویج)، باشند. بنابراین، چنین عواملی به طور کامل در ادامه این فصل مورد بررسی قرار می‌گیرند و تأثیر آن‌ها در فرایند خرید مصرف‌کننده بررسی می‌گردد. تاکید اصلی مطالعه حاضر نقش عوامل آمیخته بازاریابی در رفتار خرید مصرف کننده است.

محصول
از نظر تاریخی این تصور وجود داشته است که محصول خوب خودش فروش می رود. در دنیای پررقابت امروز که بازارها شاهد رقابت شدیدی بین تولید کنندگان و فروشندگان مختلف است، محصول بد چندان مفهومی ندارد و به علاوه قوانین حمایت از مشتریان نیز، مشکلات را برای تولید کنندگان محصولات بی کیفیت بیش از پیش می کند. در اینجا عامل « محصول » بیشتر ناظر بر میزان تطابق بین محصول و ویژگیهایش با نیازها و خواستهای مشتری است.به هر صورت منظور از « محصول » در آمیخته ی بازاریابی آن بخش از ویژگیهای فیزیکی و کارکردی محصول است. پرواضح است که تصمیمات مربوط به این آمیخته ی بازاریابی می تواند اصلاح مشکلات محصول، افزایش کارایی، افزایش ایمین، طراحی زیباتر محصول، بهبود شرایط گارانتی و ... باشد. تصمیماتی که می تواند منجر به موفقیت یا شکست محصول در بازار شود.

قیمت
در اینجا می توان پیرامون استراتژیهای قیمت گذاری محصول صحبت کرد. عمر رقابت بر سر قیمت، به اندازه ی عمر بشر است و نقش این آمیخته ی بازاریابی را نمی توان به هیچ وجه انکار کرد.برخی از نمونه های تصمیم گیری پیرامون آمیخته ی « قیمت» در بازاریابی بدین شرح است: استراتژی قیمت گذاری، پیشنهاد قیمت خرده فروشی، قیمت عمده فروشی، انعطاف پذیری قیمت.

توزیع
همان طور که از نامش پیداست، توزیع رساندن محصول به مشتری در نقاط مختلف است و سیستمهای توزیع می تواند عامل کلیدی در موفقیت یا شکست محصول و به تبعیت از آن شرکت و سازمان باشد.

ترفیع
شاید در بین آمیخته های بازاریابی چهارمین P یعنی Promotion یا ترفیع، در نگاه اول درک مفهومش مشکل تر باشد. ترفیع آن دسته از اقداماتی است که به منظور ایجاد ارتباط با مشتری صورت می گیرد. این ارتباط به منظور ایجاد احساس و ادراک مثبت در مشتریان هدف صورت می گیرد. باید دقت داشت که تحلیل نقطه ی سر به سری در اقدامات ترفیعی شرکت همچنین بررسی میزان ارزش مشتری هایی که پس از برنامه های ترفیع به وجود می آیند، اهمیت خاصی دارد. برخی از اقدامات ترفیع بدین شرح است : تبلیغات، فروش شخصی و نیروهای فروش.

محدودیتهای مدل آمیخته بازاریابی
مدل آمیخته ی بازاریابی در سالهای ابتدایی دوره بازاریابی و در آن زمانی که محصولات فیزیکی بخش قابل توجهی از اقتصاد را شکل می دادند، بسیار موثر و کارآمد بود. اما با حرکت بازاریابی به سمت یکپارچه شدن و همچنین افزوده شدن بسیاری از کالاهای غیر فیزیکی به اقتصاد، بزرگان بازاریابی محدودیت هایی را برای این آمیخته ی بازاریابی و 4 P معروف آن قائل شده اند. محدودیت هایی که برخی از آنها را وادار به اضافه کردن P هایی دیگر نموده است. مواردی چون Process و People و Packaging از جمله ی مواردی هستند که می توانند به عنوان P پنجم محصوب شوند.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰


تلفنبانک
یکی از خدماتی که امروزه در زمینه بانکداری الکترونیک رایج شده است، بانکداری تلفنی است. این روش به مشتریان امکان انجام معاملات را از طریق تلفن می دهد و در مقایسه با ATM، این روش برای بانک ها از نظر هزینه مقرون به صرفه است و در نتیجه افزایش سپرده های مشتریان که موجب سودآوری زیاد بانک ها می شود، خدمات تلفنبانک به مشتریان به صورت رایگان ارائه می شود و همچنین این روش برای مشتریان نیز راحت و در دسترس تر از روش های دیگر است. در مقایسه با ATM، بانکداری تلفنی از نظر هزینه مقرون به صرفه تر است و سهولت استفاده از آن، در دسترس بودن، وقت گیر نبودن و صرفه جویی در زمان، دلایلی هستند که برخی از مشتریان استفاده از آن را ترجیح می دهند.

دستگاه های خود پرداز
زمان استفاده از خود پردازها به اواخر دهه 1970 برمی گردد که بانک ها برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان خود، اقدام به ایجاد شبکه هایی کردند که این دستگاه ها در نقاط مختلف (شهر، کشور) به یک کامپیوتر مرکزی وصل می شدند و تمام خدمات مورد نیاز مشتریان را با سرعت و دقت بیشتر انجام می دادند. اگر چه قیمت تمام شده هر دستگاه زیاد می باشد ولی صرفه جویی حاصل از استفاده از دستگاه های خود پرداز، هزینه های خرید آن را پوشش می دهد. بانکداری از طریق ATM یکی از ابزارهای بانکداری است که امکان هدایت داد و ستد و انتقالات را با استفاده از ماشین های خود پرداز میسر می سازد و به مشتریان بانک امکان برداشت پول نقد، سپرده گذاری، انتقال وجه از یک حساب به حساب دیگر، دریافت مانده حساب و پرداخت قبوض را فراهم می آورد.

بانکداری موبایلی
با گسترش استفاده از تلفن های همراه، بانکداری به وسیله موبایل نیز به عنوان یکی از کانال های بانکداری الکترونیک مورد توجه قرار گرفت. اخیراً بسیاری از بانک ها دسترسی مشتریان به اطلاعات مالی را از طریق موبایل در سراسر اروپا، ایالات متحده و آسیا فراهم آورده اند، زیرا کاربران قادر به استفاده از آن در هر زمان و مکان، به سهولت و سرعت خواهند بود. با توسعه بانکداری از طریق موبایل، کاربران قادر به دسترسی به حساب ها، پرداخت صورتحساب، انتقال وجوه بدون حضور در بانک و بی نیاز از کامپیوتر و اینترنت می باشند و فرصتی را برای بانک ها به ارمغان می آورد که کاربران موبایل را به استفاده کنندگان از بانکداری الکترونیکی مبتنی بر این روش تبدیل نمایند. البته حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید در این زمینه کار چندان آسانی نیست.

بانکداری اینترنتی
با رشد اینترنت در جهان، گسترش خدمات مالی نیز امری بدیهی است. بانکداری اینترنتی به مشتریان این امکان را می دهد که کلیه تبادلات بانکی خود را بدون استفاده از پول نقد، فقط با یک کلیک بر دکمه ماوس در منزل یا محل کار خود انجام دهند. این امکان دسترسی برای مشتریانی که خواهان تسهیلات هستند و تمایلی به مراجعه به شعب بانک و ایستادن در صف های بانک را ندارند، مزیت مهمی به شمار می آید. بانکداری اینترنتی انجام فعالیت ها و داد و ستد های مالی با استفاه از اینترنت از طریق وب سایت بانک می باشد؛ یا به عبارت دیگر، بانکداری اینترنتی، ارائه خدمات بانکداری از طریق کامپیوتر شخصی در منزل و یا محل کار افراد، بدون نیاز به مراجعه به شعب بانک می باشد. لذا موفقیت در بانکداری اینترنتی مستلزم ارائه خدمات مالی متناسب با نیازها، ترجیحات و کیفیت مورد انتظار مشتریان می باشد.

پایانه های فروش(POS)
پایانه های فروش (POS) به دستگاه هایی گفته می شود که امکان استفاده ازکارت به عنوان ابزار پرداخت، بدون نیاز به تبدیل موجودی به پول نقد را فراهم می کنند. پایانه های فروش، یکی از کانال های ارائه خدمات بانکداری الکترونیکی است که دارای شبکه پرداخت الکترونیکی می باشد و مراکز با یک یا چند بانک برای نصب دستگاه های آن به توافق می رسند. این روش با گسترش کارت های مبلغ دار، کارت های اعتباری و بدهی، کارت هدیه از سوی بانک ها و شرکت های وابسته و افزایش مشکلات بانک مرکزی ناشی از هزینه های تولید اسکناس، عدم کارآیی مطلوب برخی از دستگاه های خود پرداز و همچنین مشکلات فراوان در راه توسعه پول الکترونیکی در کشور، شرایط به سمتی پیش رفت که توسعه شبکه پایانه های فروش به عنوان یکی از استراتژی اساسی در شبکه بانکی کشور مد نظر قرار گرفت.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

تجارت مشارکتی چیست

امروزه مبحث تجارت مشارکتی به عنوان یکی از مهمترین مسائل و دانش روز مطرح می شود و دغدغه بنیادین کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه است زیرا اینگونه کشورها می دانند با کوچکترین کوتاهی در این زمینه، به زودی به طور کامل از میدان تجارت جهانی کنار می روند و همین بهره اندک خود را نیز به کشورهای توسعه یافته صنعتی که با این تجارت نوین همگام شده اند، خواهند سپرد. در تجارت مشارکتی بر خلاف تجارت سنتی که همیشه سعی بر از دور خارج کردن دیگر همکاران بوده، برای موفقیت آنها سعی و تلاش می گردد زیرا موفقیت آنها ضامن موفقبت بالاسری ها و شکست آنهانیز باعث شکست بالاسری ها میگردد به همین دلیل شما در این سیستم میبایست سعی بر این داشته باشید که زیر مجموعه های خود را به موفقیت برسانید که همانا ضامن موفقیت شماست و در این حال این نجارت را میتوان تجارت مشارکتی نامید 
در عصر حاضر در زمینه بازرگانی، روش تجارت سنتی پاسخگوی رشد سریع فناوری، افزایش تولید و تقاضا نیست زیرا روشهای مبتی بر کاغذ، متضمن تاخیرها و هزینه های فراوان بوده است. فواصل جغرافیایی زیاد، تفاوت زبانها و فرهنگها، اتلاف زمان از موانع گسترش و نیز عدم کارایی تجارت سنتی هستند. از این رو دست اندرکاران تجارت بین المللی در سطح سازمان ملل، بانک جهانی و ... با هدف افزایش بهره وری و کارایی، کاهش هزینه های مالی، زمانی و ... به فکر استاندارد کردن روش های بازرگانی با استفاده از رایانه ها و شبکه های مخابراتی و ارتباطی افتادند و بدین ترتیب مفهوم تجارت مشارکتی شکل گرفت. از طرفی تعامل بین مشتریان و پیماکاران و تامین کنندگان مساله ای بسیار زمانبر و پر هزینه است که تنها با بهره گیری از ابزارهای مناسب، انعطاف پذیری و قابلیت ارتقا در قالب یک سیستم یکپارچه ضرورت یافته به طوری که محصول نهایی باید قابلیت فعالیت در فضای تجارت مشارکتی را داشته باشد.

فناوری اطلاعات و تجارت مشارکتی

در دوران فعلی محدوده فعالیت های سازمانها برای برآوردن نیازهای مشتریان در سرتاسر جهان گسترده شده است، لذا مدیریت عملیات، اطلاعات و تصمیم گیری امری بسیار پیچیده و سخت است. به علاوه چالش های دیگری نیز مانند چالش های جهانی شدن، برآوردن نیازهای مشتریان، هزینه های پشتیبانی، مدیریت هزینه و رقابت بر سر راه است. همچنین هماهنگی عملیاتی و سازمانی، مدیریت موثر هزینه ها و پاسخگویی سریع به مشتریان و تصمیم گیری مبتنی بر دانش همگی در سایه راه اندازی سیستم های نوین، یکپارچگی عملیاتی و مبتنی بر دانش قابل تحقق است که در محیط مشارکتی کار کند. ازطرفی فناوری اطلاعات و ارتباطات محور توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف قرار گرفته است. تجارت مشارکتی یکی از نمودهای عینی انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه های اقتصادی است. ظهور اینترنت و تجاری شدن آن در دهه های اخیر شیوه های سنتی تجارت را متحول نموده است. تجارت مشارکتی انقلابی در شیوه ها و رویه های تجاری گذشته ایجاد کرده و سرعت و صرفه جویی را در بهترین وجه ممکن جامه عمل پوشانده است. این فناوری، با رفع موانع فراروی تجارت بین الملل روند تجارت جهانی را تسریع مینماید. تجارت مشارکتی از مزایا و پیامدهای اقتصادی مهمی از قبیل گسترش بازار، کاهش قیمت منابع تولید، ارتقاء بهره وری، کاهش هزینه های مبادلاتی، ایجاد اشتغال و کاهش تورم برخوردار بوده و در رشد درون زای اقتصادی نقش محوری دارد.

فلسفه تجارت مشارکتی

در بیانی ساده ارتباط یا ارتباطات به معنای فرایند انتقال اطلاعات تعریف شده است. اطلاعات یکی از عناصر کلیدی فرایند ارتباطات است.توسعه ی اطلاعات پدیده ی جدیدی به حساب نمی آیدو در واقعه روند تدریجی است که از گذشته ی دور تا کنون وجود داشته است. فناوری ارتباطات دومین عنصر اصلی این فرایند است همانند فرایند توسعه ی اطلاعات اندیشمندان برای این بعد از فرایند ارتباطات نیز انقلاب یا تحولی بنیادین متصور نیستد.بدین معنی که فرایند توسعه ی فن آوری ارتباطات نیز از ابتدای تاریخ بشری وجود داشته است و تحولات اخیرهمان روند تکاملی است که صرفا از شتاب بیشتری به قبل برخوردار شده است. اینترنت که پدیده ای مرکب از سخت افزار و نرم افزار است،دارای یک سری ویژگی های خاص است که به حسب این ویژگی ها،امکان ایجاد همگرایی بین دو روند توسعه اطلاعات و توسعه فناوری ارتباطات را ایجاد کرده است.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

برنامه ریزی

برنامه‌ریزی، فرایندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیت‌ها، هر برنامه می‌تواند که بلندمدت، میان‌مدت یا کوتاه‌مدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایت‌های  بیرونی هستند، برنامه‌ریزی، مهمترین و کلیدی‌ترین و آسان‌ترین سند برای رشد است. برنامه‌ریزی می‌تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصت‌های پنهان بازی کند. برنامه‌ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می‌کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می‌خواهیم برویم. برنامه‌ریزی به آینده می‌نگرد.

برنامه‌ریزی یا طرح‌ریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامه‌ریزی تعاریف متعددی ارائه کرده‌اند که برخی از آن‌ها از این قرار است:

  1. تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
  2. تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
  3. تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راه‌ها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
  4. طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوه‌ای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.

برنامه‌ریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیت‌های ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربه‌فرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکس‌کننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمان‌های  پیچیده امروزی، بدون برنامه‌ریزی‌های دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامه‌ریزی، مستلزم آگاهی از فرصت‌ها و تهدیدهای آتی و پیش‌بینی شیوه مواجهه با آن‌ها است.

به عبارت دیگر، برنامه‌ریزی فرایندی است منظم مداوم و حساب شده ومنطقی جهت دار و دورنگر به منظور هدایت وارشاد فعالیت‌های جمعی و فردی برای رسیدن به هدف مطلوب است. برنامه‌ریزی باید مداومت داشته باشد.

اهداف برنامه‌ریزی به شرح زیر است:

  1. پیش‌بینی آینده: برنامه آینده‌نگر
  2. برنامه ساختن وشکل دادن به آینده: برنامه آینده‌ساز
  3. برنامه برای انتخاب یک شکل خاص برای آینده: آینده‌گزین.

متخصصین، برنامه‌ریزی را با توجه به حوزهٔ فعالیت خود تعریف نموده‌اند. این واژه، در زمینه علوم و فنون بیشتر با واژه طراحی (designing) عجین شده. هر چند که: این برداشت تقلیل‌گرایانه و البته این واژه در متون مدیریتی جایگاهی ندارد.


  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

مسئولیت اجتماعی
زمانی تصور بر این بود که سازمانها و تولید کنندگان صرفاً در مقابل سهامداران و کارکنان مسئولند و یا اینکه می‌بایست بهترین محصول مصرفی را با قیمت پایین‌تر و کیفیت بالاتر به دست مشتری برسانند غافل از اینکه محصول چه آثار و عواقب ثانوی داشته باشد. رقابت شدید، افزایش جمعیت و کمیابی منابع، آلودگی محیط باعث به وجود آمدن رویکرد های نوین به سازمان و مدیریت شد که تعهد و مسئولیت اجتماعی نیز نتیجه آن تحولات بود. در واقع شاید بتوان گفت که مطرح شدن این مسئولیت پاسخی بود به نیازها و چالشهای محیطی.

بازاریابی سبز
متأسفانه اکثر مردم معتقدند که بازاریابی سبز منحصراً به ترفیع یا تبلیغ محصولات با ویژگیهای محیطی اشاره دارد. کلماتی مانند: بدون فسفات، قابل بازیافت و سازگار با لایه ازون مواردی هستند که اغلب مصرف کنندگان آنها را با بازاریابی سبز مرتبط می‌دانند. در حالی که این کلمات فقط نشانه‌هایی از بازاریابی سبز هستند. به طور کلی بازاریابی سبز مفهوم بسیار وسیعتری است که می‌تواند در کالاهای مصرفی، صنعتی و یا حتی خدمات اعمال شود. (پلونسکی) بازاریابی سبز به توسعه و بهبود قیمت‌گذاری، ترفیع و توزیع محصولاتی اطلاق می‌شود که به محیط آسیب نمی‌رسانند. سالمون و استوارت بازاریابی سبز را چنین تعریف می‌کنند: یک استراتژی بازاریابی است که از طریق ایجاد مزایای قابل تشخیص محیطی بر اساس آنچه که مشتری انتظار آن را دارد از محیط حمایت می‌کند. انجمن بازاریابی آمریکا در سال 1976 بازاریابی سبز را چنین تعریف می‌کند: مطالعه جنبه‌های مثبت و منفی بازاریابی روی آلودگی و کاهش منابع انرژی و سایر منابع. ولی باید بیان نمود که این تعریف جامع نیست و بایستی تعریف جامع تری را بیان کرد.

دلایل سبز بودن
نتیجه تحقیقات نشان داده است که فعالیتهای محیطی بندرت با معیارهای ارزیابی سازمانی همخوانی دارند. به علاوه بسیاری از شرکتها از مقیاسهای سنتی از قبیل: سود، نرخ بازده سرمایه گذاری، سهم بازار و غیره برای ارزیابی خودشان نسبت به مسائل محیطی استفاده می‌کنند. تعداد کمی از شرکتها دریافته‌اند که سبز بودن مزیتهای استراتژیک به آنها می‌دهد. موضع سازی مناسب زمانی شروع می‌شود که شرکت آنچه را که عرضه می‌کند نسبت به شرکتهای رقیب تفاوت واقعی داشته باشند و بدین وسیله برای مشتریان ارزش‌آفرینی می‌کند. لذا با توجه به اینکه مسائل محیطی و اجتماعی امروزه برای مشتریان اهمیت بالایی دارند، رعایت مسائل زیست محیطی در فعالیتهای بازاریابی باعث ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت خواهد شد و از این طریق شرکت می‌تواند به ایجاد یک پایگاه خوب در بازار دست یابد. دلیل اصلی سبز بودن به اقتصاد بر می‌گردد. اقتصاد مطالعه این است که چگونه افراد با توجه به منابع محدود سعی دارند خواسته‌های نامحدود را ارضا کنند. وقتی که ادبیات بازاریابی بررسی می‌شود چندین دلیل برای افزایش فعالیتهای بازاریابی سبز توسط شرکتهای بسیاری ذکر شده که در اینجا سعی بر این است تعدادی از آنها بیان شود.

سطوح بازاریابی سبز
مدیران ممکن است از خود بپرسند که چگونه می‌توان به اهداف مصرف کنندگان و اهداف سازمانی دست یافت در حالی که نسبت به محیط زیست هم مسئول باشند. در بازاریابی سبز مباحث محیطی جزو استراتژی های برتر شرکت به حساب می‌آیند و نیازمند اقدامات استراتژیکی بسیاری هستند. «منون» در سال 1997 بیان کرد که اقدامات بازاریابی سبز در سه سطح در شرکت انجام می‌گیرند. این سطوح عبارتند از: سطح استراتژیک ـ سطح شبه استراتژیک ـ سطح تاکتیکی. در سطح استراتژیک تغییرات اساسی در فلسفه شرکت انجام می‌گیرد. سبز بودن استراتژیک اغلب نیازمند تغییر در ذهنیت و رفتار و تاکتیک های شرکت است. سبز بودن در سطح شبه استراتژیک باعث انجام تغییراتی در رویه‌های شرکت می‌شود. در سبز بودن تاکتیکی در فعالیتهای عملیاتی تغییراتی صورت می‌گیرد. مانند تغییر در ترفیعات و تبلِیغات.

استراتژی های بازاریابی سبز
هنگام به کارگیری بازاریابی سبز بسیاری از افراد تمایل دارند که به طورکلی بر فعالیتهای انفرادی خاصی از جمله ترفیع ویژگیهای محصول سبز یا طراحی محصولاتی که از نظر اکولوژیک کمتر مضرند تمرکز یابند. تعداد کمی از شرکتها در ممیزی بازاریابی به درستی ذهنیت اکولوژیک را در برنامه‌های خود گنجانده‌اند. این امر باعث شده که ارزیابی موفقیت کلی برنامه‌های محیطی‌ از نظر مالی مشکل شود، زیرا فعالیتهای سبز به یک یا دو بخش وظیفه‌ای محدود شده است و تمام بخشهای شرکت یا فلسفه شرکت آن را در بر نمی‌گیرد.در حال حاضر بازاریابی سبز در بردارنده مباحث گسترده‌ای است، از جمله قیمت‌گذاری، طراحی، موضع سازی، تدارکات، بازاریابی ضایعات، ترفیع و ائتلافهای سبز.


  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

مسئولیت اجتماعی
زمانی تصور بر این بود که سازمانها و تولید کنندگان صرفاً در مقابل سهامداران و کارکنان مسئولند و یا اینکه می‌بایست بهترین محصول مصرفی را با قیمت پایین‌تر و کیفیت بالاتر به دست مشتری برسانند غافل از اینکه محصول چه آثار و عواقب ثانوی داشته باشد. رقابت شدید، افزایش جمعیت و کمیابی منابع، آلودگی محیط باعث به وجود آمدن رویکرد های نوین به سازمان و مدیریت شد که تعهد و مسئولیت اجتماعی نیز نتیجه آن تحولات بود. در واقع شاید بتوان گفت که مطرح شدن این مسئولیت پاسخی بود به نیازها و چالشهای محیطی.

«گراهام» و «کترا» معتقدند حمایت از محیط خارجی اختیاری نبوده بلکه یک بخش مهم از فرایند کسب و کار به حساب می‌آید. مسئولیت اجتماعی، شرکت به طور همه جانبه به مشتری نگریسته و حتی مشکلات زیست محیطی یا رفاه بلند مدت او را نیز در نظر می‌گیرد. استوارت و سالمون، مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می‌کنند : شیوه‌ای از مدیریت که طبق آن سازمانها فعالیتهایی را انجام می‌دهند که اثر مثبتی بر جامعه و ترفیع کالاهای عمومی داشته باشد. در واقع نگرش استوارت و سالمون بر این مبنا بود که خواهان حذف آثار منفی سازمان بر جامعه هستند و سعی بر آن داشتند بتوانند تغییر نگرش و رفتار مصرف کنندگان را در پی داشته باشند. برخی صاحبنظران پا را فراتر گذاشته و سازمانها را متعهد به ارتقای رفاه جامعه دانسته‌اند سرتو و گریف، از این دسته‌اند. کنت هاتن و ماری هاتن معتقدند بی‌توجهی بنگاه به ذینفعهای خارجی سبب بروز مشکلاتی برای مصرف کننده کالای آن بنگاه می‌شود.
در ضمن اصول اخلاقی در کسب و کار نیز حکم می‌کند که شرکتها مطلع باشند که فعالیتهایشان چگونه منافع دیگران را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اینکه مسئولیت اجتماعی صرفاً مسایل محیطی را در بر می‌گیرد ساده انگاری است چرا که این تعهد تاثیر بسزایی روی آمیخته‌های بازاریابی داشته و موجب جرح و تعدیل آنها می‌شود. باوی و سیل ابزارهای لازم قابل استفاده در مسئولیت اجتماعی را بسته‌بندی، تبلیغات، فروش شخصی و خدمات می‌داند که بازاریاب باید با توجه به عامل بالقوه سود و رفاه جامعه آمیخته را تعیین کند. مسئولیت اجتماعی روشی است که شرکتها در برابر خواسته‌های مشتریان محصولات مناسبی عرضه کرده و حتی قیمتها را طوری تعیین کنند که هم از نظر خریدار ارزشمند بوده و هم تولید کننده سود معقولی ببرد. مسئولیت اجتماعی فراتر از نگرش مثبت به محیط زیست است چرا که تمامی جوانب مصرف محصول‌ توسط مشتریان را در نظر می‌گیرد. در این رویکرد نه تنها محیط و اکو سیستم بلکه سلامت روانی و جسمانی مصرف کننده و حتی معضلاتی مثل رشد جمعیت را در نظر می‌گیرد. مسئولیت اجتماعی بازاریابی جهت ‌دهی صحیح به سلیقه مصرفی جامعه است که این خود دورنمایی بلند مدت را می‌طلبد.

بازاریابی و مسئولیت اجتماعی

علم بازاریابی تا کنون فلسفه های گوناگونی را تجربه کرده است که می توان در این زمینه به فلسفه های مبتنی بر تولید، محصول، فروش، بازاریابی و در نهایت دیدگاه مبتنی بر بازاریابی اجتماعی اشاره کرد، فلسفه ای که آخرین فلسفه و مورد اشاره بحث ما پیرامون ترکیب علوم تجاری و بازرگانی و محیط زیست و حمایت از آن می باشد. در عصر و زمانی که محیط زیست روز به روز آلوده تر می شود، منابع روز به روز کمیاب می شود، رشد جمعیت بسیار روز افزون شده، فقر و گرسنگی دامنگیر جهان شده است و خدمات اجتماعی به دست فراموشی سپرده شده است سوال این است که آیا دیدگاههای دیگر و فلسفه های قبلی می تواند مفهوم درستی داشته باشد و راهگشای امور فوق باشد؟ و در بلند مدت منافع جامعه را تامین نماید؟
از نخستین سالهای دهه 80 میلادی بازاریابی بر اساس ملاحظات اجتماعی و محیطی شهرت زیادی یافته است. مفهوم بازاریابی اجتماعی بر این پایه استوار است که هر سازمان باید نخست نیازها، خواسته ها و منافع بازارهای هدف خود را تعین کند و به نحوی که بقا و بهبود رفاه مشتری و جامعه (هر دو) فراهم گردد، برای مثال شرکت کوکاکولا را در نظر بگیرید که اکثر مردم این شرکت را در زمینه تولید نوشابه شرکتی بسیار متعهد و همسو با ذائقه و رضایت مصرف کننده تصور می کنند با اینحال گروههای مدافع منافع مصرف کننده و بهداشت محیط زیست به این شرکت در زمینه کمبود ارزش غذایی نوشابه، آسیب وارده به دندانهای مردم، مضرات کافئین موجود در نوشابه و آلودگی محیط زیست ناشی از دور ریختن ظروف فلزی و بطری ها ایراداتی وارد می کنند.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

بانکها اغلب برای موفقیت در ارائه خدمات خود، اقدام به بازاریابی میکنند. ولی متاسفانه بدلیل عدم آشنایی با بازاریابی بانکی تنها از روندهای سنتی بازاریابی بصورت کاملا پراکنده و بی ارتباط با هدف اصلی بانک بهره می برند. بازاریابی بانکی، در واقع رویه ها و برنامه های بازاریابی را سمت و سو می بخشد و بستر مناسبی را برای سایر فعالیتهای بازاریابی ایجاد میکند و شامل فعالیتهایی است که برای ایجاد، حفظ یا تغییر طرز فکر یا رفتار مخاطبین، نسبت به بانک انجام می گیرد.
بانکها می کوشند با بهره گیری از روابط عمومی یا استفاده از برنامه های تبلیغاتی، تصویر ذهنی خود را ارتقاءبخشند. با این توصیف «بازاریابی در بانک، مستلزم برآورد و ارزیابی تصویر ذهنی کنونی مشتریان از سازمان و تهیه برنامه های بازاریابی برای بهبود آن است». اولین گام در ارزیابی تصویر ذهنی مشتریان، تحقیق درباره تصویر ذهنی کنونی افراد جامعه نسبت به شعب بانک است. افراد مختلف ممکن است از یک بانک، ذهنیت های متفاوتی داشته باشند. یک شعبه از بانک نیز ممکن است از تصویر ذهنی جامعه درباره خود راضی باشد یا به این نتیجه برسد که در این زمینه کاستی هایی وجود دارد که باید برطرف گردد.
برای مثال بانکها می توانند به کمک تحقیقات بازاریابی، تصویر ذهنی مشتریان خود را ارزیابی کنند و از نتیجه بررسی های بعمل آمده، از میزان دوستانه بودن خود با مشتریان، اطمینان بیشتری کسب نمایند. بانک طبعاً باید در مقابل این نتایج نیز عکس العمل مناسبی از خود نشان بدهد.
البته بانک در ابتدا باید تصمیم بگیرد که می خواهد در نزد افراد جامعه به چه تصویر ذهنی دست یابد. مثلاً فرض کنید بانکی به دنبال کسب تصویر ذهنی است که او را به عنوان سازمانی بشناسند، دوستانه، ارائه کننده خدمات اختصاصی، مشتری گرا، بزرگ، مطمئن و کاملاً بدون عیب. در این مرحله بانک باید یک برنامه بازاریابی دقیقی را تهیه کند که به کمک آن بتواند تصویر ذهنی فعلی و واقعی خود را به تصویر ذهنی مطلوب تبدیل کند. در واقع از این مرحله به بعد است که باید دقت وظرافت را در بیان اصول و مفاهیم بازاریابی مد نظر قرار دهد و به اجرای اصول و مفاهیم بازاریابی داخلی و بازاریابی متقابل بپردازد. فرض کنید در وهله نخست بانک در صدد است که ذهنیت جامعه را به این سمت سوق دهد که این بانک، مؤسسه ای دوستانه و ارائه کننده خدماتی اختصاصی است، لذا، باید تحویلداران و کارکنانی را که با مشتریان ارتباط دارند، آموزش دهد تا با مشتریان صمیمی تر برخورد نمایند. پس از اینکه اطمینان حاصل کرد که در زمینه معیارهای ذهنی مهم به هدف خود یعنی بهبود عملکرد دست یافته است، می تواند با تهیه برنامه های بازاریابی این تصویر ذهنی جدید را به مشتریان انتقال دهد. همچنین می تواند با استفاده ازابزارهای روابط عمومی بعضی از فعالیتهای عمومی را برعهده بگیرد. مثلاً مدیران خود را برای ایراد سخنرانی برای صاحبان صنایع و گروههای اجتماعی ترغیب کند. همچنین در مورد تامین مالی خانوارها، سمینارهای عمومی دایر کند و بالاخره اطلاعات خبری ارزشمندی درباره فعالیتهای بانکی خود منتشر کند.
تبلیغ برای ایجاد تصویر ذهنی مثبت، ابزار عمده ای است که شرکتها برای بازاریابی خود از آن بهره میگیرند. بانکها نیز برای ایجاد یک ذهنیت مطلوب از این روش بهره می برند. آنها همچنین از این نوع تبلیغ برای مقابله با وضعیتهایی استفاده می کنند که احتمالاً تصویر ذهنی مشتریان از بانک مخدوش شده است. تلاشهای بازاریابی یک بانک، فقط در صورتی با موفقیت همراه است که این سازمان به طور واقعی همگام با تصویر ذهنی مطلوب خود حرکت کند. در صورت عدم تناسب واقعیت با تصویر ذهنی، با هیچ بودجه تبلیغاتی و برنامه روابط عمومی نمی توان مردم را در بلند مدت قانع کرد. یک بانک باید هر از گاهی بازار مخاطب خود را تحت بررسی قرار دهد، تا مطمئن شود فعالیتهای بازاریابی خود (در جهت بهبود تصویر ذهنی سازمان)، در راستای اهداف سازمان بوده است یا خیر.

تعیین خط مشیهای بازاریابی بانک
در این مرحله سعی می شود بانکهائی را که علائم رقابتی شدن، را شناسایی کرده اند و خود را نیازمند برنامه و خط مشی های بازاریابی می دانند مد نظر قرار دهیم. چرا که بانک پیشاپیش خود را تجهیز کرده و با استفاده از شیوه های جدید بازاریابی خدمات آماده مقابله با رقبا می شوند.
وقتی در ارائه خدمات از شیوه های بازاریابی سنتی استفاده می شود بر میزان دشواریهای سازمان بشدت افزوده می گردد، لذا بازاریابی خدمات بانکی، امروزه به چیزی بیش از بازاریابی سنتی نیاز دارد.
براساس درک درست و بکارگیری اصول علمی بازاریابی، در واقع در راستای برنامه ها و خط مشی های سازمان حرکت نموده ایم. بازاریابی با یک عقیده شروع می شود و آن اینکه کارکنان در صف اول سازمان قرار دارند و به عنوان یک بازار داخلی هیچ فرقی با مشتریان خارجی سازمان ندارند چرا که جزء مهمترین عوامل موفقیت سازمان مطرح می باشند. با این وصف در بانک، تحویلداران و کارکنانی که با مشتریان ارتباط دارند باید بخوبی آموزش داد و کلیه کارکنان ستادی خود را ترغیب کرد که به صورت گروهی با هم همکاری کنند. براین اساس به واحد بازاریابی نباید صرفاً اکتفا کرد، در حالی که دیگر قسمتهای بانک به راه قبلی خود ادامه دهند.
بنابراین بازاریابی واقعی یعنی آگاهی نسبت به آن چیزی که باید ارائه شود، نه فروش آن چیزی که ارائه شده است. بانکها از طریق شناخت نیازهای مشتریان و ارائه راه حلهای لازم برای برطرف کردن این نیازها، رهبری بازار را به دست می آورند و این امر فقط با نوآوری و ارتقاء کیفیت خدمات تحقق می یابد. در صورت عدم ف قوی و معنی داری یافته است. بطوری که سیستم های بازاریابی، نیازها و خواسته های افراد را پیش بینی و آنها را ارضاء می نماید. از زمانی که بازاریابی بصورت یک سیستم مطرح شد اولین مقوله ای که مطرح است لزوم تحقیقات بازاریابی برای شناسایی نیازها، عادات، رسوم، خواسته های مشتریان و همچنین شبکه های توزیع یا عوامل ارائه خدمات می باشد.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

همراه بانک

پذیرش بانکداری موبایل

اگر قبول کنیم که بانکداری مبتنی بر موبایل یا موبایل بانکینگ یکی از جنبه های پذیرش تکنولوژی است بنابراین می توانیم از مدل مشهور پذیرش تکنولوژی موسوم به TAM استفاده کنیم. مدل تم یا Technology Acceptance Model (TAM) رویکری است که پذیرش فناوری را مورد بررسی قرار می دهد. Xin Luo و همکارانش مدلی را برای پذیرش موبایل انک مبتنی بر مدل TAM ارائه کرده اند. موبایل بانک به عنوان یک کانال ارتباطی بی سیم برای تولید ارزش توسط مشتریان در معاملات بانکی به وجود آمده است. امروزه، یکی از شیوه های نوین که درعرضة خدمات بانکی مورد توجه اساسی قرارگرفته، عرضة خدمات مالی و بانکی با استفاده از تلفن های همراه است. با آن که عمر استفاده از تلفن های همراه برای انجام عملیات بانکی و مالی، چند سالی نیست، اما در این مدت کوتاه، پیشرفت های مهمی در این زمینه صورت گرفته که نوید دهندة گسترش بسیار زیاد این شیوه جدید بانکداری الکترونیکی درآینده می تواند باشد.

موانع بانکداری موبایل و نقش اطلاعات

دو محقق به نام Laukkanen و Kiviniemi موانع بانکداری موبایل را مورد بررسی قرار داده اند. آنها چهار مانع اصلی را برای پذیرش موبایل بانک شناسایی کرده اند. این موانع عبارتند از:‌ موانع استفاده، موانع ارزشی، موانع ریسک و موانع تجاری بخش. نقش اطلاعات در غلبه بر موانع بانکداری موبایل بسیار باه اهمیت است. اطلاعات و دانش برای غلبه بر چهار مانع اصلی پذیرش موبایل بانک یا همراه بانک ضروری است. موانع پذیرش موبایل بانکینگ را می توان در چهار دسته موانع استفاده، موانع ارزشی، موانع ریسک و موانع تجاری بخش بندی کرد. مدل مفهومی نقش اطلاعات در غلبه بر موانع بانکداری موبایل ارائه شده است.

برای توسعه خدمات برروی موبایل دو پیشنهاد ارائه می شود. یکی اینکه سیستمهای بانکی یکپارچه شوند، که این موضوع خود راهکار بسیاری از موانع بانکداری الکترونیکی در کشور می­باشد و دوم اینکه بسترها و ساختار مخابراتی و شبکه سیار همانطور که اشاره شد ارتقا یابد. برای پیشرفت سریعتر این موضوع موارد دیگری مانند: رفع موانع موجود اعم از موانع فرهنگی، اجتماعی و...، آموزشهای لازم، بازاریابی، انجام حمایتهای لازم و ... مورد نیاز می باشد.

با توسعه بانکداری از طریق موبایل، کاربران قادر به دسترسی به حساب ها، پرداخت صورتحساب، انتقال وجوه بدون حضور در بانک و بی نیاز از کامپیوتر و اینترنت می باشند و فرصتی را برای بانک ها به ارمغان می آورد که کاربران موبایل را به استفاده کنندگان از بانکداری الکترونیکی مبتنی بر این روش تبدیل نمایند. البته حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید در این زمینه کار چندان آسانی نیست. در بسیاری از کشورها، بانکداری از طریق موبایل به سه روش انجام می شود: 
پیام کوتاه یا SMS
تماس تلفنی به منظور انجام داد و ستد ها و تعاملات بانکی
اتصال به اینترنت از طریق موبایل 
از نظر هزینه مالی، پیام کوتاه از میان روش های فوق ارزان تر می باشد. بانکداری موبایلی به عنوان بانکداری جیبی نیز شناخته می شود. کهلی (2004)، ادعا می کند که خدمات بانکداری موبایلی امکان دستیابی مشتریان به حسابهایشان و قابلیت داد و ستد فوری را فراهم می آورد و نسبت به بانکداری آن لاین، میزان دسترسی به آن در هر زمان و مکان به مراتب بیشتر است و از آنجایی که موبایل یک وسیله ارتباطی ضروری در دنیای امروز به شمار می رود و از نظر هزینه مقرون به صرفه است، مورد توجه بانکداری الکترونیکی نیز قرار گرفته است.

خلاصه و نتیجه گیری

روند سریع و رو به رشد اینترنت دارای رقیبی به نام موبایل می باشد. امروزه بانکها با یک فضای رقابتی مواجه هستند که برای موفقیت در چنین بازاری باید خدمات و محصولات گسترده‏ای را با آخرین تکنولوژی موجود ارائه کنند. در حال حاضر بسیاری از بانکها و موسسات مالی دنیا، ابزارهای جدید بانکداری الکترونیک (از جمله بانکداری از طریق تلفن همراه ‏) را برای مشتریان خود فراهم کرده‏اند. یکی از تأثیرات تکنولوژی اطلاعات در بخش بانکداری، معرفی بانکداری از طریق تلفن همراه می‏باشد. بانکداری همراه شکلی از انجام عملیات بانکی از طریق تلفن همراه است که به مشتریان بانک اجازه می‏دهد موجودی حسابشان را کنترل نموده، تراکنش‏های کارت الکترونیک را انجام داده، اطلاعاتی را درباره آخرین تراکنش‏های حسابشان دریافت نمایند و ... . با ورود به قرن 21، حوزه‏های الکترونیک با سرعتی زیاد در حال افزایش می‏باشد. از جمله می‏توان به آموزش الکترونیکی، تجارت الکترونیکی، پزشکی الکترونیکی، تدارکات الکترونیکی، بازاریابی الکترونیکی، بانکداری الکترونیکی، دموکراسی الکترونیکی، شهروندی الکترونیکی، دولت الکترونیکی و نهایتاً زندگی الکترونیکی اشاره کرد. طی چند سال اخیر تجارت موبایلی (سیار) بعنوان جدیدترین شاخه از تجارت الکترونیکی مورد توجه قرار گرفته و پیشرفت فناوری و نوآوری‏ها، باعث رشد و گسترش کاربردهای آن گشته است.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

دستگاه های خود پرداز و تلفن ها: اولین موج مربوط به تلفن و دستگاه های خود پرداز است که این تکنولوژی ها امکان انتقال کانال های توزیع به نقاط دور دست و بی نیاز از وجود شعب بانک را سبب شده است.
- کامپیوترهای شخصی و خدمات آن لاین : موج دوم، برکامپیوترهای شخصی به عنوان یک ابزار مدیریت مالی با استفاده از اطلاعات حاصل از خدمات شبکه های آن لاین تأکید دارد. جدال بر سر محتوا، توزیع و توجه بر ایجاد ارتباط با مشتریان، دگرگونی هایی را در بانکداری چند رسانه ای پدید آورده است.
- پول الکترونیکی : موج سوم، پول الکترونیکی ذخیره شده در کارت های هوشمند است. پول الکترونیکی به دو صورت پدیدار گشته است. اولا پیشرفت هایی در تکنولوژی رمزدار کردن که امکان انتقال ایمن وجوه به صورت آن لاین در اینترنت را فراهم می آورد. ثانیاً: توسعه و استفاده از کیف پول الکترونیکی که امکان انتقال مقادیرکم را از طریق کارت های هوشمند برای خرید های خاص فراهم می آورد. مشتریان به منظور سپرده گذاری و برداشت پول و دیگر فعالیت های مالی خود، تمایلی به مراجعه به شعب بانک و یا دستگاه های خود پرداز ندارند و خواهان آن هستند که فعالیت های مالی خود را از طریق کارت های هوشمند با امضاهای دیجیتالی از طریق کامپیوترهای شخصی، دستیار دیجیتال شخصی (PAD)، موبایل و یا تلویزیون انجام دهند

در نتیجه پیشرفت هایی در زمینه فناوری اطلاعات، بانکداری نیز تغییر شکل یافته است. از دهه 1980 بانک ها خدمات و کالاهای خود را بر پایه تکنولوژی روز ارتقاء داده اند که این کانال ها عبارتند از: تلفن ثابت، دستگاههای خودپرداز (ATM)، موبایل، رایانه های شخصی(اینترنت)، پایانه‌های فروش (POS) و غیره. در نمودار زیر، اجزای بانکداری الکترونیک و یا کانال های بانکداری الکترونیک نشان داده شده است.

تلفنبانک
یکی از خدماتی که امروزه در زمینه بانکداری الکترونیک رایج شده است، بانکداری تلفنی است. این روش به مشتریان امکان انجام معاملات را از طریق تلفن می دهد و در مقایسه با ATM، این روش برای بانک ها از نظر هزینه مقرون به صرفه است و در نتیجه افزایش سپرده های مشتریان که موجب سودآوری زیاد بانک ها می شود، خدمات تلفنبانک به مشتریان به صورت رایگان ارائه می شود و همچنین این روش برای مشتریان نیز راحت و در دسترس تر از روش های دیگر است. در مقایسه با ATM، بانکداری تلفنی از نظر هزینه مقرون به صرفه تر است و سهولت استفاده از آن، در دسترس بودن، وقت گیر نبودن و صرفه جویی در زمان، دلایلی هستند که برخی از مشتریان استفاده از آن را ترجیح می دهند.

دستگاه های خود پرداز
زمان استفاده از خود پردازها به اواخر دهه 1970 برمی گردد که بانک ها برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان خود، اقدام به ایجاد شبکه هایی کردند که این دستگاه ها در نقاط مختلف (شهر، کشور) به یک کامپیوتر مرکزی وصل می شدند و تمام خدمات مورد نیاز مشتریان را با سرعت و دقت بیشتر انجام می دادند. اگر چه قیمت تمام شده هر دستگاه زیاد می باشد ولی صرفه جویی حاصل از استفاده از دستگاه های خود پرداز، هزینه های خرید آن را پوشش می دهد. بانکداری از طریق ATM یکی از ابزارهای بانکداری است که امکان هدایت داد و ستد و انتقالات را با استفاده از ماشین های خود پرداز میسر می سازد و به مشتریان بانک امکان برداشت پول نقد، سپرده گذاری، انتقال وجه از یک حساب به حساب دیگر، دریافت مانده حساب و پرداخت قبوض را فراهم می آورد.

بانکداری موبایلی
با گسترش استفاده از تلفن های همراه، بانکداری به وسیله موبایل نیز به عنوان یکی از کانال های بانکداری الکترونیک مورد توجه قرار گرفت. اخیراً بسیاری از بانک ها دسترسی مشتریان به اطلاعات مالی را از طریق موبایل در سراسر اروپا، ایالات متحده و آسیا فراهم آورده اند، زیرا کاربران قادر به استفاده از آن در هر زمان و مکان، به سهولت و سرعت خواهند بود. با توسعه بانکداری از طریق موبایل، کاربران قادر به دسترسی به حساب ها، پرداخت صورتحساب، انتقال وجوه بدون حضور در بانک و بی نیاز از کامپیوتر و اینترنت می باشند و فرصتی را برای بانک ها به ارمغان می آورد که کاربران موبایل را به استفاده کنندگان از بانکداری الکترونیکی مبتنی بر این روش تبدیل نمایند. البته حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید در این زمینه کار چندان آسانی نیست.

بانکداری اینترنتی
با رشد اینترنت در جهان، گسترش خدمات مالی نیز امری بدیهی است. بانکداری اینترنتی به مشتریان این امکان را می دهد که کلیه تبادلات بانکی خود را بدون استفاده از پول نقد، فقط با یک کلیک بر دکمه ماوس در منزل یا محل کار خود انجام دهند. این امکان دسترسی برای مشتریانی که خواهان تسهیلات هستند و تمایلی به مراجعه به شعب بانک و ایستادن در صف های بانک را ندارند، مزیت مهمی به شمار می آید. بانکداری اینترنتی انجام فعالیت ها و داد و ستد های مالی با استفاه از اینترنت از طریق وب سایت بانک می باشد؛ یا به عبارت دیگر، بانکداری اینترنتی، ارائه خدمات بانکداری از طریق کامپیوتر شخصی در منزل و یا محل کار افراد، بدون نیاز به مراجعه به شعب بانک می باشد. لذا موفقیت در بانکداری اینترنتی مستلزم ارائه خدمات مالی متناسب با نیازها، ترجیحات و کیفیت مورد انتظار مشتریان می باشد.

پایانه های فروش(POS)
پایانه های فروش (POS) به دستگاه هایی گفته می شود که امکان استفاده ازکارت به عنوان ابزار پرداخت، بدون نیاز به تبدیل موجودی به پول نقد را فراهم می کنند. پایانه های فروش، یکی از کانال های ارائه خدمات بانکداری الکترونیکی است که دارای شبکه پرداخت الکترونیکی می باشد و مراکز با یک یا چند بانک برای نصب دستگاه های آن به توافق می رسند. این روش با گسترش کارت های مبلغ دار، کارت های اعتباری و بدهی، کارت هدیه از سوی بانک ها و شرکت های وابسته و افزایش مشکلات بانک مرکزی ناشی از هزینه های تولید اسکناس، عدم کارآیی مطلوب برخی از دستگاه های خود پرداز و همچنین مشکلات فراوان در راه توسعه پول الکترونیکی در کشور، شرایط به سمتی پیش رفت که توسعه شبکه پایانه های فروش به عنوان یکی از استراتژی اساسی در شبکه بانکی کشور مد نظر قرار گرفت.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

 مدیر

در کشور های توسعه یافته هنگامی که یک مجموعه یا فرد اقدام به راه اندازی یک شغل چه به صورت انفرادی و چه به صورت یک مجموعه می نماید، ضمن ارائه یک تعریف جامع و کامل از شغل مورد نظر، تمامی جوانب را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهد، بدین ترتیب آینده شغل از هر نظر تضمن خواهد شد. به همین دلیل نرخ ورشکستگی مشاغل در این کشور ها بسیار پایین است. در صورتی که در کشور ما مشاغل خرد چندان پایدار نیستند و این بدان دلیل است که از قبل مورد ارزیابی دقیق قرار نگرفته اند.

نتایج مطالعات و تجربیات درازمدت نشان داده است که بهترین راه حل برای جلوگیری از افت و ورشکستگی زودرس در بخش مشاغل خرد و متوسط، پیش بینی تمامی مراحل و قسمت های یک شغل می باشد. در این راستا متخصصین امر به یک تعریف واحد رسیده اند و آن طرح کسب و کار(Business Plan) می باشد. مهمترین بخش مطالعه و ایجاد مشاغل تعریف طرح کسب و کار می باشد. در یک طرح کسب و کار تعریف کاملی از شغل ارائه شده و دلایل تمایل به راه اندازی، مسائل مدیریتی، مالی، بازرگانی....بیان می شود.

در واقع برنامه کسب و کاربه عنوان ابزاری برای پیش‌بینی و مدیریت بهتر کسب‌ و کارهای موجود و یا جدید می‌باشد. این کار از طریق توجه به اولویت‌ها، نظارت و ارزیابی پیشرفت کار و کمک به دستیابی اهداف از پیش تعیین شده صورت می‌گیرد. اینچنین طرحی، کارآفرینان را قادر می‌سازد تا در مراحل مختلف کسب‌ و کار آمادگی‌های لازم را برای پیشبرد برنامه‌ها به دست آورند.

یک طرح کسب ‌و کار نوشته‌ای توصیفی و جامع در مورد کسب‌ و کار یک موسسه است. این طرح حاوی گزارشی دقیق در خصوص تولیدات یا خدمات شرکت، روش‌های تولید، بازار و مشتریان، راهبرد بازاریابی، منابع انسانی، تشکیلات، نیاز به زیرساخت‌ها و تأمین نیازهای مالی، منابع تأمین مالی و نحوه استفاده از آنها می‌باشد. مطالعات نشان می‌دهد افرادی که بدون مطالعه و تنظیم طرح کسب‌ و کار (Business Plan) اقدام به کار می‌کنند، در مقابله با مشکلات و افت و خیزهای اقتصادی و بازار کار توان کمتری دارند و لذا احتمال ورشکستگی و عدم موفقیت‌شان زیاد است. طرح های کسب و کار را می توان به اشکال گوناگونی تهیه کرد در واقع با توجه به اندازه کسب و کارها می توان طرح های مختلف نوشت. یک فرمت غالب یا محتوایی که همه موارد را پوشش دهد وجود ندارد. نوع طرح کسب و کار بستگی به این مسئله دارد که چه استفاده ای از آن به عمل خواهد آمد و موقعیت دقیق کسب و کار شما چیست. هر بخش یک طرح کسب و کار نماینده یک بخش از سازمان است که در کنار هم نمای کلی سازمان را نمایش می دهند. بسته به نوع فعالیت، مقاصد و اهداف نوشتن طرح کسب و کار، بخش یا بخش هایی بیشتر پرداخته و یا حذف می شود.

  • علیرضا علیپور