برنامهریزی، فرایندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیتها، هر برنامه میتواند که بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایتهای بیرونی هستند، برنامهریزی، مهمترین و کلیدیترین و آسانترین سند برای رشد است. برنامهریزی میتواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند. برنامهریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک میکند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که میخواهیم برویم. برنامهریزی به آینده مینگرد.
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
- تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
- تصمیمگیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
- تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
- طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوهای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.
برنامهریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیتهای ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربهفرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکسکننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمانهای پیچیده امروزی، بدون برنامهریزیهای دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامهریزی، مستلزم آگاهی از فرصتها و تهدیدهای آتی و پیشبینی شیوه مواجهه با آنها است.
به عبارت دیگر، برنامهریزی فرایندی است منظم مداوم و حساب شده ومنطقی جهت دار و دورنگر به منظور هدایت وارشاد فعالیتهای جمعی و فردی برای رسیدن به هدف مطلوب است. برنامهریزی باید مداومت داشته باشد.
اهداف برنامهریزی به شرح زیر است:
- پیشبینی آینده: برنامه آیندهنگر
- برنامه ساختن وشکل دادن به آینده: برنامه آیندهساز
- برنامه برای انتخاب یک شکل خاص برای آینده: آیندهگزین.
متخصصین، برنامهریزی را با توجه به حوزهٔ فعالیت خود تعریف نمودهاند. این واژه، در زمینه علوم و فنون بیشتر با واژه طراحی (designing) عجین شده. هر چند که: این برداشت تقلیلگرایانه و البته این واژه در متون مدیریتی جایگاهی ندارد.
- ۹۷/۰۹/۰۷