بندر عباس بازاریاب

ارائه خدمات تبلیغات و بازاریابی

بندر عباس بازاریاب

ارائه خدمات تبلیغات و بازاریابی

  • ۰
  • ۰

بازاریابی برند

زمانی که مشتریان کالایی را خریداری می‌کنند، ابتدا برند یا نشان آنرا در نظر می‌گیرند زیرا بطور غیرمستقیم موجب می‌شود مشتری آن کالا را با کیفیت، کارکرد و طراحی ربط دهد. طبق منحنی خندان واحد تحقیق و توسعه بازاریابی، ارزش افزوده ای را برای کالاها یا برندها ایجاد خواهد کرد. ازاینرو این تحقیق قصد دارد تا از بازاریابی برند برای ایجاد ارزش برند استفاده کند. با این حال معیارهای بسیاری در بین استراتژی ها وجود دارد که دارای روابط متقابلی هستند. بنابراین این تحقیق از ترکیب مدل MCDM و DEMATEL با روش های ANP و VIKOR برای نشان دادن روابط متقابل بازاریابی برندو همچنین پیدا کردن مشکلات و اختلافات استفاده کرده و سپس این وضعیت را برای کاهش اختلافات و رسیدن به سطوح ایده آل و رتبه بندی اولویت ها در استراتژیهای بازاریابی برند ارزشیابی کرده است. ما همچنین رضایت مصرف کننده از بازاریابی برند را به وسیله سه شرکت صنعتی الکترونیکی در تایوان ارزیابی کرده ایم. براساس نتایج تجربی، قیمت گذاری ارزش مهم ترین فاکتوریست که تابع درک قیمت مصرف کننده وکیفیت دریافتی بوده ، در حالیکه نشان داده بالاترین رضایت از بازاریابی برند درشرکت F2بوده است. نتایج این مقاله مرجعی را برای برنامه ریزی بازاریابی برند در اختیار موسسات قرار می دهد.

بازاریابی برند هدف ایجاد یک احساس آشنایی در مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی با محصولات و خدمات فروش است. یکی از رایج‌ترین راه‌ها برای انجام این کار محصولات تبلیغاتی است. این اقلام مانند لیوان، قلم، درایوهای فلش و غیره هستند که نام برند شما بر روی آن حک می‌شود و در رویدادهای مختلف آن را به مشتریان فعلی و بالقوه هدیه می‌دهید تا هر بار که از آن استفاده می‌کنند. اگر محصولات تبلیغاتی شما آیتم‌های مفیدی باشند نام برند شما را به مشتریان و مشتریان آتی افشا خواهند کرد. رسانه‌های اجتماعی و بازاریابی ویدئو دو ابزار دیگر بازاریابی برند هستند، اجازه دادن به مردم برای تعامل با برند یک احساس آشنایی با برند ایجاد می‌کند و باعث به وجود آمدن یک ارتباط شخصی بین برند و مشتریان می‌شود. رسانه‌های اجتماعی شما را به داخل خانه یا محل کار افراد می‌برد و مانند یک دوست با آن‌ها صحبت می‌کنید و آن‌ها احتمالا محصول و خدمات شما را با شبکه‌ای از دوستان‌شان به اشتراک می‌گذارند.

بازاریابی برند مانند یک شبکه است که مشتریان بالقوه را در طول زمان جلب می‌کند اما بازاریابی مستقیم با شناسایی یک گروه خاص از مشتریان بالقوه شروع می‌شود. این مشتریان می‌توانند کسانی باشند که خدمات شما را استفاده نمی‌کردند و یا مشتریان بالقوه جدید باشند. هنگامی که شما می‌دانید آن‌ها چه کسانی هستند و چگونه به شما رسیده‌اند شما به آن‌ها نشان می‌دهید که چرا باید برند شما را انتخاب کنند.

بازاریابی مستقیم می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، این ممکن است خرید تبلیغات در موتورهای جستجو باشد، بنابراین کسانی که محصول شما در مکانی که شما قرار دارید را جستجو می‌کنند یک لینک به وب‌سایت شما دریافت می‌کنند. در این نوع بازاریابی از ابزارهای مختلفی استفاده می‌شود نظیر پست، ایمیل، پیام کوتاه و غیره. ین‌که شما چه راهی را برای انجام انتخاب می‌کنید مهم نیست. آن‌چه که اهمیت دارد راه‌اندازی سیستم‌های بازاریابی و استفاده از تکنیک‌های هر دو بازاریابی برند و بازاریابی مستقیم است. باید پیگیری کنید هر دلاری را که برای بازاریابی تان خرج می‌کنید صرف تولید نتایج شود. بازاریابی به شما کمک خواهد کرد تا کسب‌وکارتان را کنترل کنید و به یک کسب‌وکار قوی و پررونق تبدیل کنید که ‌بتواند بر بازار تسلط داشته باشد.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

هویت برند

تعریف هویت برند

هویت برند عبارتست از معنا و مفهوم برند که توسط سازنده آن مطرح و در اختیار عموم قرار می گیرد. اغلب اوقات افراد اصطلاحات تصویر و هویت را با هم اشتباه می کنند. هویت برند یک مجموعه از تداعی‌کننده‌های منحصر به‌فرد یک برند است که استراتژیست برند آرزوی ایجاد یا ابقای آن را دارد. این تداعی‌کننده‌ها دلیل وجودی برند هستند و بر قولی که از طرف اعضای سازمان به مشتریان داده شده، دلالت دارند. (آکر)

هویت برند چیزی است که برند قائم به آن است. به برند معنا می­ بخشد و آن را منحصر به‌فرد می‌سازد. (دچرناتونی1999) کلمه هویت که در بسیاری از جاها به کار می‌رود از کلمه لاتین idantitus گرفته شده که به معنای همانندی و تطبیق کامل است. (دچرناتونی، 1999) هویت برند چیزی است که ساخته می‌شود ولی می‌تواند تغییر کند و اخیراً یکی از جالب‌ترین و مهم‌ترین موضوعات در ادبیات برندسازی است. (دچرناتونی، 1999)
معمولاً اصطلاحات تصویر برند و هویت برند را به نوعی بکار می برند که انگار این دو معنایی مشابه با هم دارند. تصویر برند دقیقا در رابطه با این است که چطور مشتری به یک برند نگاه می کند، در حالی که هویت برند مجموعه بزرگی از موارد بصری، سمعی و دیگر نمونه هایی است که بیان کننده برند و شکل دهنده تصویر آن است. هرکدام از این دو باید عمیقا در شکل گیری بنیاد یک برند نقش داشته باشند. هویت برند را نظیر هویت یکی از دوستان خود در نظر بگیرید که از نام او، ظاهر، شخصیت، نحوه گفتار، رفتار و مسلک و استایل شخصی به همراه عناصر مشابه دیگر تشکیل شده است. در طرف مقابل تصویر قرار دارد که از دید خارجی شخص نشات می گیرد و آن چیزی است که مردم در رابطه با دوست شما فکر می کنند. «تصویر» چیزی است که آن ها درک کرده اند و بنابراین حقیقت ذهنی آن ها در رابطه با چیزی شکل می دهد که آن فرد است و یا نشان می دهد که آن است، در نتیجه باید گفت در برندینگ در اصل اگر بر روی هویت برند تمرکز کنید، تصویر برند نیز به خودی خود به دنبال آن شکل می گیرد.

ابعاد مهم هویت برند

برند به عنوان یک محصول، سازمان، یک شخص و یا سمبل است. کاپفرر هویت برند را در شش بعد در نظر می‌گیرد:
1- پیکر: یک برند یک پیکر دارد که از ویژگی‌های مستقل تشکیل شده است.که این ویژگی‌ها می‌توانند قابل دیدن باشند، یعنی با ذکر برند بی‌درنگ به ذهن آیند یا نهفته (ولی قابل تشخیص) باشند.
2- شخصیت: هر برند، شخصیتی دارد و درطول زمان یک منش کسب می کند. اگر یک برند را با فردی همانندسازی کنیم، به تدریج تصویری از آن فرد می سازیم که درضمن از محصولات وخدمات حرف می‌زنند.
3- فرهنگ: برند فرهنگ خود را داردکه هرمحصولی از آن مشتق می‌شود. محصول تجسم فیزیکی و ناقل این فرهنگ می باشد. فرهنگ برنظامی از ارزش‌ها دلالت دارد و یک منبع الهام وانرژی برای برند است.
4- رابطه: یک برند یک رابطه است واغلب فرصت تبادلی غیرمشهود را بین افراد فراهم می‌آورد. این امر به‌ویژه در مورد برندهای بخش خدمات بسیار صادق است.
5- بازتابش: یک برند، تصویر یک مشتری را بازتاب می‌دهد. میان این بازتابش و هدف برند تفاوت وجود دارد. هدف، خریداران یا استفاده‌کنندگان بالقوه برند را توصیف می‌کند. بازتابش لزوماً هدف نیست. بلکه تصویری است از آن هدف که برند به جامعه ارائه می‌کند. یعنی نوعی همانندسازی است.
6- خودانگاره: خودانگاره یا ذهنی شدن مشتریان بعد ششم هویت را تشکیل می‌دهد. اگر بازتابش، آینه بیرونی هدف باشد، خود انگاره، آیینه درونی خود هدف است. ما از طریق نگرش خود نسبت به برندهای معین، نوعی رابطه درونی با خودمان برقرار می‌کنیم. به طورمثال وقتی مردی یکی از محصولات ورزشی را می‌خرد، اگرهم اهل ورزش نباشد، به طور درونی خود را عضوی از یک باشگاه ورزشی می‌بیند.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

تجارت یا دادوستد (به انگلیسی: Trade)‏، انتقال مالکیت کالا و خدمات از یک شخص یا نهاد به دیگری به ازای دریافت چیزی از خریدار است. به طور کلی هرگونه عملی (قابل سنجش و اندازه گیری مادی) را که اشخاص در مقابل کالا یا خدمتی، کالا یا خدمتی را واگذار نموده و هر دو طرف به هنگام این عمل راضی باشند تجارت گفته می‌شود.

 

به گزارش بانکی دات آی آر،تجارت در احادیث اسلامی هم در دو مفوم قابل بررسی است:



1.تجارت به معنای عا م

این معنا هر گونه کار وکسب وراه درآمد را چه در راه تولید وچه در زمینه بازرگانی وتوزیع در بر می گیرد.

امام کاظم (ع)فرمود:هر آنچه آدمی روزی اش با آن گشاید ،تجارت محسوب می شود .

چه از راه تجارت باشد وچه از راه تولید وچه از راههای دیگر .همچون آیه 29 سوره نساء که می فرماید:اموال خود را به باطل نخورید مگر آن که معامله از روی تراضی باشد.

این که قرآن پس از ممنوع کردن تصرف در اموال دیگران،آن را خود کشی معرفی کرده ،به جهت زیانهای جسمی ،اجتماعی،سیاسی واقتصادی تصرفات نامشروع است که انسان را به نابودی می کشاند ودر جامعه ای که تصرف در اموال دیگران به ناحق صورت می گیرد ،جامعه گرفتار نوعی خودکشی خواهد شد.

2.تجارت به معنای خاص

این مفهوم ،مخصوص بازرگانی وداد وستد است.

رزق وروزی

رزق در لغت به معنی بخشش مستمر ومداوم است اعم از اینکه مادی باشد یا معنوی.بنابراین هر گونه بهره ای را که خداوند نصیب بندگان می کند از مواد غذایی ومسکن وپوشاک ونظایر اینها ویا علم وعقل وفهم وایمان واخلاص،به همه اینها رزق گفته می شود .آنها که رزق را محدود به جنبه های مادی می کنندتوجه به موارد استعمالآن ندارند.طرزروزی رساندن خداوند به موجودات ،مختلف وحیرت انگیز است.از جنینی که در شکم مادر قرار گرفته تا موجودات گوناگون که در تاریکی های زمین ولانه های پر پیچ وخم ودر لابلای درختان وبرفراز کوهها واعماق دریاها زندگی دارند از علم او هرگز مخفی نیستند.وهرجا که باشند روزی آنان را حواله می کند.درست استن که روزی هر کس مقدر وثابت است ولی در عین حال مشروط به تلاش وکوشش می باشد .

خداوند با آن عظمت وقدرتش برای اطمینان دادن به بندگان شکاک ودیر باور وضعیف النفس سوگند یاد می کند .آنچه به شما در زمینه رزق وروزی وعده داده شده ،حق است.

منشأ تجارت با شروع ارتباطات در زمان ماقبل تاریخ شروع شده‌است. بازرگانی مرکز اصلی مردم ماقبل تاریخ است، که کالا و خدمات را از یکدیگر قبل از نوآوری مدرن و ایجاد ارز مبادله می‌کردند. پیتر واتسون سابقه تجارت را از حدود ۱۵۰٫۰۰۰ سال پیش می داند.

گر چه معمولاً محدودیت‌های تجاری در میان کشورها وجود دارد، تجارت بین‌المللی معمولاً توسط سهمیه و محدودیت‌های دولتی تنظیم و اغلب توسط تعرفه مشمول مالیات است. تعرفه معمولاً بر واردات است، اما گاهی اوقات کشورها ممکن است تعرفه یا یارانه‌های صادراتی را تحمیل کنند. همه این موانع تجاری نامیده می‌شوند.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

فروش حرفه ای

شغل فروشندگی به قدری اهمیت دارد که آن را به تمام کننده تیم (فوروارد) تشبیه کرده اند. در مقاله «یک روز فروشنده موفق» از لحظه ای که فروشنده چشم باز می کند تا پایان فعالیت روزانه و آخرین لحظات بیداری مورد بررسی قرار گرفته و سعـــی شده است تکنیک های فروشندگی حرفه ای و ویژگی های فروشندگان موفق در قالب اعمال و کردار روزانه او مورد توجه قرار گیرند.whitening cream

whitening cream

درس مهارت فروش و تکنیک های فروشندگی حرفه ای از جمله درس های مهارتی محسوب می شوند.

در مبحث زبان بدن، اگر حرکات بدن به درستی انجام پذیرند، می توانند راهنمای ما برای رسیدن به موفقیتی بزرگ باشند. استفاده درست از زبان بدن و توانایی  تشخیص آن در دیگران باعث بهبود روابط ما با دیگران خواهندشد.

فروش حرفه ای

فروش و فروشندگی حرفه ای


قدرت، موفقیت و اعتماد به نفس بدون کلام و از طریق  استفاده از ارتفاع و فاصله نشان داده می شوند. حالت قائم بدن ما، عقب بودن شانه ها و پایین نیفتادن سر، باعث می شود فرد مقابل، اعتماد به نفس را در ما  احساس کند. معمولا ایستادن بیشتر از نشستن، قدرت و اعتماد به نفس را نشان می دهد.

همچنین کیفیت صدا می تواند نقش مهمی در برداشت دیگران از ما داشته باشد. هر چقدر صدای ما رساتر باشد و شمرده تر و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنیم همکاران و مشتریان مان تمایل بیشتری به ایجاد روابط سازنده با ما خواهندداشت.

حتما برای همه ما اتفاق افتاده است که فروشنده ای جنس بسیار خوبی را به ما معرفی می کند و تمام خصوصیات آن جنس را هم بیان می کند ولی با خود می گوییم:درباره همه چیز صحبت می کند و تمام خصوصیات را می گوید ولی نمی دانم چرا نمی توانم بهش اعتماد کنم!

این یک عامل بزرگ و اساسی در برقراری ارتباط با مشتری است که به ناهماهنگی میان زبان بدن و گفتار ما بر می گردد.

اگر می خواهیم یک فروشنده حرفه ای و درجه یک باشیم باید بسیار به این نکته توجه داشته باشیم و هماهنگی میان زبان بدن و گفتار خود را بسیار به هم نزدیک کنیم. تفاوت میان فروشندگان حرفه ای و فروشنده معمولی هم در همین هماهنگی زیاد رفتارهای غیرکلامی (زبان بدن) و همچنین کلام او است که بسیار هماهنگ و همنوا می باشد.
 

فروشنده حرفه ای هم می تواند هماهنگی خوبی میان رفتارهای غیرکلامی و کلامی خود ایجاد کند و هم از رفتارهای غیرکلامی مشتری بفهمد که او به طور دقیق تر چه کالا یا خدماتی را نیاز دارد و به طور خاص، با درک خوب خود، برای مشتری بسیار ارزش قائل می باشد.

پروفسور آلبرت محرابیان (Albert Mehrabian) استاد دانشگاه UCLA در مورد رویکرد ارتباطات کلامی و غیرکلامی و تاثیرات آنها، نظریه جالبی دارد که به صورت زیر است:او در بررسی های خود نشان داده که میزان اثرگذاری ارتباطات ما از 3 قسمت کلی تشکیل شده است.

1. کلام
2. لحن صدا
3. زبان بدن

هر کدام از این ها اثرات متفاوت و قابل توجهی بر روی مخاطب دارد. این تحقیق نشان داده شده که کلام کمتری میزان اثرگذاری را دارد و سهم آن فقط 7% از ارتباطات است در حالی که لحن صدا (نواخت و تاکید بر واژه ها) 38 درصد از اثرگذاری در ارتباطات را شامل می شود و 55 درصد باقیمانده نیز سهم زبان بدن خواهدبود. (این اعداد شاید به خاطر تعداد عصب های مغزی ما باشد. تعداد عصب های چشم تا مغز 22 برابر تعداد عصب های گوش تا مغز است)
این اعداد واقعا تعجب آور هستند! این یعنی اینکه اگر پشت میز بنشینیم و صحبت کنیم تنها 7 درصد سبب ایجاد اثر در ارتباط با مخاطب شده ایم! هر چه زبان بدن بهترین داشته باشیم مخاطبان، پیام ما را به راحتی درک و جذب می کنند همانند اسفنج که آب را جذب می کند.

نوع نگاه سخنران، حرکات دست و پا، ایما و اشاره های سخنران است که به انتقال پیام بسیار کمک می کند، در تاثیرگذاری او بر روی مخاطبان نقش مهمی را ایفا می کند.

قبل از این که وارد بحث اصلی شویم باید به این موضوع اشاره کنیم که برای به دست آوردن هر چیزی، از جمله مشتریان خوب و وفادار و ماندگار، باید سختی های این راه را نیز تحمل کنیم تا بتوانیم به نتایج دلخواه برسیم.

البته وقتی که در مورد سختی صحبت می شود منظور تمرین و ممارست در این مسیر و پیدا کردن یک مسیر خوب برای رشد و تعالی کسب و کار از طریق ارتباطات ماندگار با مشتری است.

هرچه در این مسیر فعالیت های بیشتری انجام دهیم راحت تر می توانیم این موضوعات را در ذهن و روح خود ثتبیت کنیم و انجام این کارها و رفتارها، برای ما تبدیل به یک عادت ماندگار شود که هم خودمان حس بهتری از زندگی و کسب و کار خودمان داشته باشیم و هم بتوانیم به راحتی مشتریان خود را تحت تاثیر قرار دهیم و به عنوان یک فروشنده اثربخش و موثر فعالیت کنیم.
  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

چطورکسب و کاربازاریابی و فروشفروش


استراتژی موثر برای موفقیت در زمینه فروش شبکه‌‌ ای

 ۱

 اشتراک‌گذاری

فروش شبکه ای، از کارآمد‌ترین روش‌های بازاریابی است. اعتماد مردم به نظر دیگران، باعث ظهور این روش‌ بازاریابی شد، که ابتدا در کسب‌وکارهای کوچک بکار گرفته شد و به مرور زمان گسترش پیدا کرد. تحقیقات نشان داده است، وقتی محصول شرکتی از سوی دوستان و آشنایان تأیید ‌شود، احتمال خرید آن چهار برابر می‌شود. این مقاله را بخوانید تا با ۷ استراتژی موثر برای موفقیت در زمینه فروش شبکه‌‌ ای، بیشتر آشنا شوید.





نمایندگان فروش شرکت‌ها از تکنیک‌های گوناگونی برای جذب افراد و رونق کسب‌وکارشان استفاده می‌کنند. از جمله‌ی معمول‌ترین این روش‌ها، تماس‌های تلفنی، نمایشگاه‌های معرفی کالا، کتابچه‌های راهنما، وب‌سایت‌ها و البته مشتریان ارجاعی است.


سازمان‌ها و شرکت‌های تجاری همواره به مشتریان جدید نیاز دارند؛ در غیر این صورت، هر ساله حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از تجارت‌شان را به دلایلی که خارج از کنترل آنهاست، از دست خواهند داد.


بازاریابی ارجاعی یا فروش شبکه‌‌ ای، درخواست از مشتریان فعلی، برای ارجاع دیگران و فروش محصول یا ارائه‌ی خدمات با کمک آنها است. به این صورت که مشتری نام و شماره تماس یک یا چند نفر از دوستان یا آشنایانش را در اختیار نماینده‌ی فروش قرار می‌دهد تا احتمالا آنها نیز مشتری محصول یا خدمات آن شرکت شوند. کارشناسان معتقدند تأثیر حرف اطرافیان برای انتخاب یک محصول یا خدمات، بسیار بیشتر از تأثیر تبلیغات پرهزینه است.


اساس ارجاع مشتری



یک مشتری خوشحال و راضی بهترین تبلیغِ یک کسب‌وکار است. فروش شبکه‌‌ ای، این امکان را ایجاد کرده است که به جای‌ تماس‌های تلفنی کم‌بازده با افرادی که هیچ گونه شناختی از آنها ندارید، وقت و انرژی خود را صرف کسانی کنید که به احتمال بیشتری پذیرای شما خواهند بود. وقتی مشتری اطلاعات یکی از آشنایان یا دوستان خود را در اختیار شما قرار داده، به این معنا است که معتقد بوده آن شخص نیز از این تجارت سود خواهد برد. شخص ارجاع داده شده نیز این نکته را در نظر می‌گیرد و در نتیجه رابطه‌ی مطمئن‌تر و صمیمی‌تری بین دو طرف معامله بوجود می‌آید.


از مشتریان‌تان‌ بخواهید شما را به دیگران معرفی کنند



بعضی از مشتری‌ها برای دادن اطلاعات دوستان و آشنایان‌شان به نمایندگان فروش، مردد و دودل هستند. بنابراین فروشنده باید به نحوی مشتری را برای انجام این کار تحریک کند. برای مثال می‌توانید به مشتری بگویید: «از آنجا که شما از محصول و خدمات ما راضی بودید، آیا مایلید ما را به افراد دیگری معرفی کنید تا آنها هم از مزایای این خرید بهره‌مند شوند؟»


این سوال، در ذهن مشتری این گونه تجزیه و تحلیل می‌شود که با این کار می‌تواند به کسانی که معرفی می‌کند، کمک کند.


حتما بخوانید:

معرفی موثرترین تکنیک‌ های فروش برای جذب مشتری

تماس با مشتری احتمالی

برای رسیدن به موفقیت در زمینه فروش شبکه‌‌ ای، وقتی برای اولین بار با مشتری احتمالی تماس می‌گیرید، بهتر است شبیه این عبارات‌ را بکار ببرید:


«من، آرش از شرکت x هستم. دوست شما سعید، از محصول ما که مزیت y را دارد استفاده کرده و معتقد است که شما هم می‌توانید با خرید این محصول از شرکت ما، از مزایای آن بهره‌مند شوید. آیا امکانش هست بیشتر در این مورد با هم صحبت کنیم؟»




شنیدن نام معرف و ارائه‌ی توضیحات لازم از جانب شما به عنوان نماینده‌ی فروش، موجب جلب اعتماد شده و راه را برای ملاقات‌ با مشتری احتمالی هموار می‌کند.


همان‌طور که گفته شد اغلبِ مشتریان ارجاعی به راحتی و بدون تفکر وارد معامله نمی‌شوند؛ از سوی دیگر، جذب آنها سود سرشاری را برای شما به ارمغان خواهد آورد. پس برای متقاعد کردن آنها پا‌فشاری کرده و میدان را خالی نکنید.


برای نزدیک‌ شدنِ هر چه بیشتر به برنامه‌های فروش شبکه‌‌ ای روش‌های متعددی وجود دارد. در ادامه‌ی این مقاله با ۷ ترفند آشنا می‌شوید که با بکارگیری آنها می‌توانید فروش شبکه‌‌ ای فوق العاده تاثیرگذاری را تجربه کنید.


۱. مودب باشید و با احترام برخورد کنید



وظیفه‌ی شما به عنوان یک فروشنده این است که همیشه و در همه حال، برخوردی مثبت و دوستانه‌ با مشتری داشته باشید. ولی در مورد مشتریان ارجاعی باید حرفه‌ای‌تر عمل کنید. چون علاوه بر اینکه پای آبروی شرکت‌تان در میان است؛ ممکن است به رابطه‌ی میان آنها و معرف‌شان صدمه بزنید و این جواب کسی که در حق شما لطف کرده، نیست.


۲. بیشتر ارتباط برقرار کنید

از اطلاعاتی که توسط معرف از مشتری احتمالی کسب کرده‌اید، استفاده کنید تا آنها را بهتر و دقیق‌تر بشناسید. وقتی از نیازها و خواسته‌های مشتری که به شما ارجاع داده شده است آگاه باشید، با احتمال بیشتری می‌توانید آنها را جذب کنید. هیچکس مجبور نیست با شما معامله کند؛ پس فرصت گفتگو را مهیا کنید و به آنها نشان دهید که برایتان مهم هستند. طوری رفتار کنید که برای همراهی کردن شما، شور و اشتیاق داشته باشند. 

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

راه های ثروت مند شدن


کسب ثروت و درآمد همواره مورد توجه انسان بوده است و همواره در تمامی نسل ها و دوران انسان ها بدنبال راه های ثروت مند شدن بوده اند.خرید و فروش سهام در بورس راهی  وسوسه بر انگیز است اما همیشه با پیروزی مواجه نمی شود و گاهی نیز با شکست های بزرگ مواجه می شود.چنانچه سهام زیادی خریده باشید با افت قیمت سهام متضرر می شوید.کسب ثروت براحتی نمی باشد و استفاده از راه های نا صحیح و سرمایه گذاری های نسنجیده و نامناسب باعث می شود تا شکست های بزرگتری متحمل شوید.هیچ وقت بدنبال بلند پروازی نباشید و بدنبال سرعت در راه های ثروت مند شدن نباشید.

 

راه های ثروت مند شدن


برای ثروتمند شدن همواره باید در حال یادگیری باشید و بسیاری از افراد ثروتمند در دوران تحصیلی خود موفقیت هایی نداشته اند.برای ثروتمند شدن نیاز نیست تا تحصیلات بالایی داشته باشید و بجای آن میبایست راه های آن را پیدا کنید و از راه درست وارد شوید.


ما در این وب سایت با فراهم کردن یک بسته ی آموزشی بسیار کارامد و مفید قصد داریم تا راه های ثروت مند شدن را  به شما آموزش دهیم تا ضمن صرفه جویی در وقت شما بتوانیم راه کار هایی را به شما آموزش دهیم تا از طریق آن بتوانید به کسب در آمد بپردازید و موفقیت را تجربه کنید.
برخی از راه کار های اصولی در ثروتمند شدن
فریب نخورید !!! نگذارید تا فروشندگاه با فریب دادن شما و تبلیغات در مورد اجناسشان که تخصص آنهاست شما را فریب بدهند و راه های مقاوت در برابر این طور خرید ها را فراگیرید.
همواره آینده نگر باشید و دخل و خرج های خود را مدیریت کنید
بلند پروازی نکنید و برای کسب ثروت و در آمد عجول و حریص نباشید و بدنبال راه های منطقی باشید.
یاد بگیرید برخی موارد نه بگویید.

 

ثروتمند شدن 

 

ثروتمند شدن به آسانی امکان پذیر نمی باشد و نیاز به کسب تجربه و دانش در این زمینه می باشد.برای ثروتمند شدن همواره باید برنامه ای بلند مدت داشته باشید و طی آن به بررسی راه های جدید و دانش مربوط به اقتصاد بپردازید.
در همین راستا چند راهکار مهم را برای شما گرد آوری نموده ایم تا با عمل به آنها بتوانید گام مهمی در زمینه ی ثروتمند شدن بردارید.
همواره سعی کنید برای دخل و خرج خود برنامه ای داشته باشید و بی گدار به آب نزنید.عدم مدیریت هزینه های زندگی می تواند آسیب های جدی به شما وارد کنید و پس از مدتی خواهید دید که در همان جای قبلی ایستاده اید و یا ممکن است افت محسوسی نیز داشته باشید.غذا حمل و نقل و مسکن سه عامل مهمی هستند که بخش مهمی از در آمد شما حدود 66 در صد را به خود اختصاص می دهد.از این رو برای خرید کالا همواره سعی کنید به فروشندگان نه بگویید.برخی فروشندگان با تبلیغات فریبنده کالا های خود سعی بر آن دارند تا کالایی را به شما بفروشند و شما باید اینگونه راه های کسب در آمد را بشناسید و در برخی موارد بتوانید به آنها نه بگویید.فروشنده کارش این است تا شما را وسوسه کند تا پولی را خرج کنید و این خرج کردن بدون برنامه یعنی مانعی عظیم در کسب ثروت.

 

ثروتمند شدن


سعی کنید همواره خرج های خود را ارزیابی کنید و اینکار را حد اقل بصورت هفتگی انجام دهید.این بررسی ها می تواند به شما کمک کند تا خرج های غیر ضروری را از خرج های ضروری تشخیص دهید و بتوانید آنها را مدیریت کنید.


همواره سعی کنید در پی خرید هر کالایی بدنبال تخفیف باشید و به قیمت های درج شده روی کالاها بسنده نکنید و سعی کنید همان کالا را با قیمت پایین تری تهیه کنید.سایت های بررسی اجناس معمولاً اطلاعاتی در مورد اینکه کجا می توانید بهترین جنس ها با مناسب ترین قیمت ها را بیابید می دهند. همیشه قبل از مراجعه به فروشگاه ها، ببینید کدامیک قیمت مناسب تری دارند.هیچ وقت تنها به یک راه برای کسب در آمد بسنده نکنید و سعی کنید حداقل از دو منبع کسب در آمد کنید.این کار ضمن افزایش در آمد باعث می شود تا چنانچه در یک مبع در آمد شکست خوردید جایگزین بهتری داشته باشید و از طرف دیگر اگر چنانچه دیدید راه جایگزین بهتر است نسب به کسب در آمد از راه دوم اقدام کنید.


برای ثروتمند شدن هرگز طمع نکنید و بدنبال راه کار های اولی باشید.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

راه اندازی کسب و کار


برای راه اندازی کسب و کار همواره می بایست هوشمندانه عمل کنید.زیرا راه اندازی یک کسب و کار بدون پیش بینی اولیه و آنالیز کردن نیاز های بازار و جامعه منجر به شکست های بزرگی خواهد شد.این امر زمانی تشدید می باید که شما در یک شغل ثابت حضور دارید و از آن خسته شده اید و ماندن در آن محل و آن محیط کاری برای شما احساس فرسایش و افسردگی را به همراه خواهد داشت.در این حال بسیاری از افراد تصمیم میگیرند اقدام به راه اندازی یک کسبو کار مستقل نمایند و این زمانی است که نیاز به بررسی دقیق دارد و هرگز نباید در این مرحله تعجیل کرد و بی گدار به آب زد.
برای این منظور ابتدا می بایست کسب و کار جدید خود را بصورت نیمه وقت دنبال کنید تا از سختی ها و باتزخوردهای آن مطلع شوید و ببینید آیا ایسن کسب و کار جدید برای شما موثر واقع می شود؟ آیا در آمدتان افزایش پیدا خواهد کرد؟ آیا بار روانی و فشار های موجود از روان و جسم شما کاسته می شود؟ آیا با راه اندازی کسب و کار جدید پیشرفت  می کنید؟ آیا این راهی که انتخاب کرده اید ارزش وقت گذاشتن و تلاش را دارد و اینکه می تواند نیاز های مالی شما  را برطرف کند ؟
تصورات و دیدی که شما از کسب و کار جدیدتان دارید بسیار مهم تا بدانید سطح توقعاتتان چقدر است ؟باید قدمهای خود را بسیار محکم بر دارید و از شکست های احتمالی مایوس نشوید.پایه ی هر کاری اگر بر روی یقین و اطمینان باشد نتایج خوبی از آن حاصل می شود و قدم هایی که توام با ترس برداشته شوند هرگز نخواهند توانست شما را به سر منتزل نهایی و مقصود مورد نظر خود برسانند.
برای این که بتوانید کسب و کار جدید خود را با ضرایب شکست کمتری راه اندازی کنید نیاز است تا برخی نکات زیر را در نظر بگیرید و به دقت به بررسی آنها و در نهایت عمل به آنها بپردازید.

 

راه اندازی کسب و کار


ابتدا ذهن خود را آماده کنید و سعی کنید سختی های پیش رو را آنالیز کنید.سپس باید همه ی آن چیزی که در ذهنتان است را بصورت طرحی قوی برای کسب و کار جدیدتان طراحی کنید و روی کاغذ بیاورید.
اگر احساس می کنید که کاری که می خواهید آن را انجام دهید را به تنهایی از عهده آن بر نمیایید سعی کنید برای راه اندازی کسب و کار خود ، شریکی انتخاب کنید.همانطور که  در قبل گفته شد از همان ابتدا سعی نکنید کار جدید را بصورت تمام وقت انجام دهید و سعی کنید آن را بصورت نیمه وقت آغاز کنید.
برای شروع کار جدید وقفه نیندازید و شروع راه اندازی کسب و کار را به زمانی که همه چیز برای شما سخت و تیره شده  است موکول نکنید و در ایامی که بر وفق مراد شما هست نیز به فکر کار بهتر و کسب بروزتری باشید.برای کار جدید خود سعی کنید همه ی مراحل را بصورت تقسیم کار و دارای برنامه ریزی انجام دهید.
حالا چنانچه بازخورد مناسب از کار جدید گرفته اید و آینده آن را به خوبی پیش بینی کرده اید مکی توانید از کار قبلی خود استعفا دهید.هر کسب و کار جدید ممکن است با شکست هایی مواجه شود و در این راه شما باید مقاوم باشید و در برابر شکست های احتمالی ایستادگی کنید.

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

راز موفقیت چیست


امروزه بازار کتاب ها و مقالات و مجموعه های بسیاری در مورد موفقیت و بیان اینکه راز موفقیت چیست بسیار داغ  است و این مجموعه ها با تغییر نگرش انسان کمک های شایانی به افراد نموده اند.در واقه اگر بخواهیم بدانیم راز موفقیت چیست باید مسائل و نکات کلیدی زیادی را در نظر بگیریم و پیش از آن می بایست بدانید هدف خود از موفقیت چیست و موفقیت را در چه چیزی می بینید؟
عده ای موفقیت را در داشتن شغلی پر در آمد میبینند و برخی دیگر رسیدن به پیشرفت های علمی و تحصیلی را به عنوان موفقیت قلمداد می کنند.اما به طور کلی می توان این طور بیان کرد که یکی از مهمترین فاکتورها برای رسیدن به موفقیت داشتن ضریب اشتباه کم است.حال این اشتباه می تواند در زمینه های مالی از قبیل اطمینان یا ریسک در سرمایه گذاری صحیح و یا در زمینه های تحصیلی جهت انتخاب مسیر درست تحصیلی و... باشد.
برای اینکه کمتر اشتباه کنید ابتدا می بایست بتوانید شک و تردید ها را از بین برده و ترس خود را از اشتباه کردن از بین ببرید.چرا که ترس از اشتباه خود باعث اشتباه می شود.حتما برایتان این سوال پیش می آید که چگونه ممکن است در حالتی که از یک استباه می ترسیم باز بدان دچار شویم؟جواب ساده است.هنگامی که از یک موضوع ترس داشته باشید باعث می شود نتوانید تصمیم درست بگیرید و ممکن است به اشتباه را دیگری را به نادرستی انتخاب کنید.
اگر همواره با ترس اقدام به تصمیم گیری کنید هرگز نخواهید توانست خود را بشناسید و خود آگاهی نیز یکی از مهمترین عوامل جهت اینکه به پاسخ سوال اصلی خود مبنی بر اینکهراز موفقیت چیست دست یابید.چنانچه سعی کنید مسیر زندگی درست و معقولی را انتخاب کنید.
از دیگر موارد بسیار مهم در رسیدن به موفقیت داشتن ارتباط خوب و قوی است. برای این‌که در کار و تجارت و یا هر شاخه ی دیگری موفق باشید باید بتوانید مهارت‌های ارتباطی را به خوبی فرا گیرید. برای بعضی‌ها ارتباط برقرار کردن ساده است وبرخی دیگر نیز استاد ارتباط برقرار کردن‌ هستند و اعتمادبه ‌نفس بسیاری برای اینکار دارند.
داشتن سلامت فکری نیز کمک بسیار به شما می کند تا کشف کنید راز موفقیت چیست اگر دارای سلامت فکری و انعطاف پذیری در سلامت فکری نباشید نخواهید توانست به موفقیت دست یابید. 

 

موفقیت چیست


سوالی که این روزها ممکن است برای خیلی ها پیش بیاید این است که واقعا موفقیت چیست می توان اینگونه جواب کلی را ارائه داد : موفقیت را می توان یک حس خوب درونی دانست که می تواند برای افراد مختلف متفاوت باشد.دقیابر می گردد به نوع نگرشی که افراد به جهان خود دارند.ممکن است از نگاه فردی که کار کوچکی را توانسته به سرانجام برساند ان کار یک موفقیت بزرگ تلقی شود و دقیقا همان موقعیت برای یک فرد دیگر به عنوان یک کار روزمره و معمولی محسوب شود.پس می توان اینگونه توضیح داد که موفقیت برای افراد مختلف در جایگاه های مختلف می تواند تعاریف خاص خود را به دنبال داشته باشد.
در تمامی افراد اما این واقعیت وجود خواهد داشت شما تا ازدرون نتوانید به حس موفقیت دست یابید به این باور نخواهید رسید که موفق شده اید.از مهمترین خصوصیاتی که می توان برای موفقیت برشمرد این است که شما دارای هدف باشید.شاید باورش سخت باشد اما شما همان انازه خوشبخت هستید که می خواهید .پس نگاهی به وضعیت کنونی خود بیاندازید و ببیند در چه حالی هستید اگر اواع و احوال شما روبراه هست بدانید که این را خودتان خواسته اید و اگر از حال و روحیه خوبی برخوردار نیستید باز هم این را خودتان خواسته اید.
از دیدکاه بسیاری از فارد یم توان برای موفقیت سه ضلع مهم را ترسیم کرد :
-وجود نظم در کارها و داشتن آرامش
-داشتن برنامه مشخص و دقت در هنگام انجام کارها
-داشتن سرعت عمل مناسب و وقت شناسی در کارها
بله با این سه ضلع می توان راحت تر به این درک رسید که واقعا موفقیت چیست
شما چه بخواهید و چه نخواهید ناخدای زندیگ خود هستید و در نهایت مسیری که الان در انجا قرار گرفته اید و موقعیتی که در ان هستید حاصل  هدایت هایی است که تا کنون خودتان برای خودتان انجام داده اید.شما زمانی می توانید طعم موفقیت را بچشید که واقعا در ان مورد خوب اندیشیده باشید و سپس خوب قدم بردارید و حرکت کنید. باید برای ادامه مسیر خود برنامه داشته باشید و خود را آماده تغییرات احتمالی کنید.
به قول بزرگی می توان بزرگترین کشف زندگی بشری را این نام نهاد که هر انساین با تغییر نگرش خود می تواند زندگی خود را تغییر دهد.
شاید یکی از مهمترین دلایلی که نمی توانیم به راحتی به موفقیت برسیم این است که همیشه در حال شتاب زدگی هستیم و می خواهیم سریعا همه چیز را حل و فصل کنیم اما نمی دانمی که این شتاب زدگی در واقع سرعت رسیدن به موفقیت را برای ما می کاهد و ما همیشه در حال این شتاب زدگی به سر می بریم.باید باور داشته باشید که نیاز است بیاموزیم تا با مسائل چگونه برخورد کنیم.اگر در طول زندگی مسائلی حل ناشدنی برای ما رخ می دهد باید پذیرش آنها را در خود ایجاد کنیم و بدانیم که این مرحله ممکن است یبرای هر کسی رخ دهد و باید از ان عبور کنیم.دقیقا می خواهیم این را بگوییم که نحوه برخورد ما با مسائل است که چگونگی  حل کردن انها را برایمان میسر می سازد.
می توانید با ملایمت بیشتری با زندگی روبرو شوید و کمی همه چیز را ساده تر در نظر بگیرید.اگر از قبل عادت های بدی در مواجه با مشکلات داشته اید کافیست تا عادت های جدیدی را برای ان جایگزین نمایید و خواهید دید که با تغییر نگرش شما زندگیتان نیز تغییر خواهد کرد.این که موفقیت چیست و چگونه بدست خواهد امد را می توان در اینگونه موارد کاملا ملاحضه کرد.
شما برای رسیدن به موفقیت نیازمند سه رمن اساسی هستید. مهم نیست برای شما موفقیت چه چیزی تعریف شده باشد این سه رکن برای تمامی افراد یکسان است.اولین قدم این است که شما آرزو کنید . بله داشتن یک آرزو و میل به خواستن می تواند به عنوان اولین قدم محسوب شود و این مورد باید از صمیم قلب باشد.آرزوی شما باید با تمام وجود شما در امیخته باشد حتما گاهش از خود بپرسید که آیا در اینجایی که هستید و کاری که در حال انجام ان می باشید آرزوی شما است یا خیر.و به یاد داشته باشید که آرزوی شما هر چقدر هم که معقول تر باشد درجه تحقق بخشیدن به ان نیز بیشتر است و اگر به تحقق برسد به شما باوری خواهد داد که از این پس می توانید به دیگر آرزوهای خود نیز دست یابید.
گفتیم شما را به باور خواهد رساند . بله دومین چیزی که نیاز دارید تا بدانید موفقیت چیست این است که باور داشته باشید.شما باید در سراسر وجود خود دارای حس ایمان و یقین باشید تا بتوانید در مسری درست قدم بردارید.شما وقتی باور خود را به کاری که انجام می دهید تقویت کنید می توانید در نهایت نوع نگرشی که به دنیا دارید را نیز تغییر دهید

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰

همیشه افراد موفق بدین صورت عمل می کنند که با زیر نظر گرفتن دیگر افراد موفق سعی خواهند کرد تا به منابع خبری و اطلاعاتی انها دست پیدا کنند.در این دوره شما برای دریافت اطلاعات می توانید روش های مختلفی را انجام دهید. مثلا رفتن به کلاس های مختلف اموزشی و همچنین استفاده از کارگاه های مختلف که ممکن است در زمینه کاری شما برگزار شده باشد می توانید با حضور در این کلاس ها اطللاعات لازم را دریافت نمایید.
در این عصر، افراد موفق، افرادی هستند که خیلی سریع و حرفه‌ای مهارت‌ها را به صورتی خودآموخته فرا می‌گیرند و به کار می‌بندند. پدران و دانشگاه‌ها واقعاً و در عمل نمی‌توانند همه ی آنچه افراد به آن نیاز دارند را بدهند، پدران اگر بتوانند فقط می‌توانند حمایت کنند و تشویق، استادان فقط می‌توانند راه را نشان بدهند و فرزندانی که جویای علم و دانش و موفقیت هستند باید اقدام کنند به جستجو و کاوش در منابع عظیم اطلاعات موجود و فراگرفتن آنچه باید بدانند .
یکی دیگر از عوامل مهم در روانشناسی موفقیت می تواند این باشد که همیشه به دنبال جستجو باشیم و منتظر نمانیم برای اینکه کسی بیایید و به ما اطلاعات مورد نیازمان را بدهد. ما باید خودمان در این راه خودمان را اموزش دهیم.امروزه یکی از بهرتین منابعی که می توانیم برای این منظور از ان استفاده نماییم بستر اینتنرت است . شما می توانید با جستجویی که در فضای مجازی انجام می دهدی در مورد تقریبا همه چیز اطلاعات مفیدی را بدست آورید. 
در روانشناسی موفقیت اگر بخواهیم به برخی از ویژگی ای  افراد موفق اشاره کنیم می توانیم اولین مورد راداشتن انگیزه بالا عنوان کنیم.اینگونه افراد با دار بودن انگیزه ای زیاد همیشه شرایطی را برای خود فراهم می کنند که موجب پیشرفت انها خواهد شد.وجود انگیزه بالا می تواند موجب کشف استعادادها و توانایی های نهفته انها شود.
 دومین خصوصیت این افراد این است که از ایمان قوی برخوردار هستند و انچه که شروع کرده اند را با ایمان و اراده قوی انجام می دهند.وجود ایمان باعث می شود در دل انسان ایجاد حس امیدواری پدید آید.
وجود یکی نقشه و استراتژی از پیش تایین شده نیز می تواند بسیار موثر و قابل قبول باشد.شما برای رسیدن به هدف والای خود چاره ای ندارید جز اینکه بای قدم به قدمی که می خواهید بر دارید نقشه و هدف داشته باشید.و یان یکی از مهمترین عوامل در روانشناسی موفقیت به شمار می رود.
وجود انرژی زیاد در افراد موفق همیشه به چشم می آید انها همیشه با این انرژی زیاد و با داشتن برنامه از قبل مشخص شده و با دارا بودن ایمان به کاری که می خواهند انجام دهند به خود در هر چه سریع تر نتیجه گرفتن کار کمک خواهند کرد.افرادی که موفق هستند همیشه به دنبال کوچکترین فرصت ها برای خود می باشند. 


 

  • علیرضا علیپور
  • ۰
  • ۰
 
.اصل 1 : دو دلیل اصلی خرید یا عدم خرید میل به سود بردن و ترس از ضرر کردن است.

.اصل 2 : مردم احساسی تصمیم می گیرند و بعد با منطق این تصمیم را توجیه می کنند.

.اصل 3 : برای مشتری مهم نیست که کالای شما چیست و چه گونه است برای او مهم این است که کالای شما چه کاری برای او انجام می دهد.

.اصل 4 :  فروش حرفه ای با تحلیل نیاز ها شروع می شود.

.اصل 5 : اشخاص به دلایل خود از شما خرید می کنند نه به دلایل شما.

.اصل 6 : مشتری احتمالی ، تنها زمانی از شما خرید می کند که بداند دوست او هستید ومنافعش را رعایت می کنید.

.اصل 7 : مشتریان معمولا روی پیشنهاد شما فکر نمی کنند ، به محض اینکه از دفتر یا محل کار مشتری بالقوه بیرون می روید او حتی فراموش می کند کسی مثل شما در این دنیا زندگی می کند.

.اصل 8 :  هرگز انتظار نداشته باشید مشتریان به شما زنگ بزنند.

.اصل 9 :جواب نه مشتری احتمالی ، جواب رد به شخص شما نیست. مقاومت اولیه در برابر فروش هم مقاومت در برابر شما نیست.

.اصل 10 : وقتی مشتری شما را ملاقات می کند ، اولین سوالی که به ذهنش می رسد اما آن را به زبان نمی آورد این است : (( آیا به من توجه و علاقه داری؟ )) اگر در چند دقیقه اول ، به این  سوال جواب آری ندهید ، مشتری به سرعت علاقه اش را برای تجارت با شما از دست می دهد.

.اصل 11 : 80 درصد فروش ها قبل از 5 جلسه پیگیری قطعی نمی شوند و تنها 100 درصد فروشندگان برای قطعی کردن فروش بیش از 55 بار تماس می گیرند بیش از 50 درصد از فروشندگان بعد از یک بار تماس از خیر فروش می گذرند.

.اصل 12:  وقتی کسی به شما جواب نه می دهد ، به شما به عنوان یک شخص جواب نه نمی دهد ، بلکه به پیشنهاد یا ارائه قیمت شما جواب نه می دهد.

.اصل 13 :  اگر جواب " نه " را شخصی تلقی کنید به این نتیجه می رسید که احتمالا اشکالی در شما وجود دارد و یا به این نتیجه می رسید که گناه به گردن محصول یا شرکت شماست. وقتی این گونه فکر می کنید ، به زودی مایوس می شوید ، اشتیاق خود را به فروش از دست می دهید.

.اصل 14 :  روش دیگری که فروشندگان می خواهند از امکان شکست خوردن اجتناب کنند این است که به لحاظ جغرافیایی حیطه فعالیت خود را وسیع می کنند. این فروشندگان ابتدا با یک سمت شهر تماس تلفنی بر قرار می کنند و تلفن بعدی را بعدازظهر به سمت دیگر شهر می زنند ، این کار سبب می شود که مدت حرکت آن ها در اتومبیل افزایش یابد. فروشنده وانمود می کند که دارد کار می کند و این در حالی است که وقت را می کشد.

.اصل 15:  وظیفه شما به عنوان یک فروشنده حرفه ای این است که دوستی دیگر را برای خود بخرید. باید به مشتریان خود ثابت کنید که به آنها توجه دارید و برای آنها بهترین ها را طلب کنید.

.اصل 16 :  80 درصد تماس برای فروش ، با جواب نه روبه رو می شود که این هزاران دلیل متفاوت دارد. این بدان معنا نیست که اشکالی در کار فروشنده یا کالای مورد فروش وجود دارد. اشخاص از آن جهت نه می گویند زیرا به خرید کالای مورد نظر احتیاج ندارند ، آن را نمی خواهند ، نمی توانند از آن استفاده کنند ، توان پرداخت پولش را ندارند ، دلایل دیگری هم می تواند در کار باشد.

.اصل17 :  در جریان یک بررسی که چند سال قبل در دانشگاه کلمبیا صورت گرفت معلوم شد که فروشندگان روزانه یک ساعت و نیم کار می کنند. چرا فروشندگان تا این اندازه کم کار می کنند؟ چرا تا این اندازه از روبه رو شدن با مشتری طفره می روند؟ جواب ساده ای دارد : ترس از رد شدن. ترس از رد شدن در حکم یک " ترمز " در ضمیر نا خود آگاه است که اشخاص را عقب نگه می دارد.

.اصل 18 :  به جای اینکه با بیان خصوصیات و فواید محصولات مشتری را کلافه کنید ، تلاش کنید موقعیت مشتری را درک کنید و به این توجه کنید که چگونه می توانید به بهترین شکل به او کمک کنید و نیازش را بر آورده سازید.


.اصل 19 :  رابطه مستقیمی میان تصویر ذهنی شما ( مجموعه باورهایی که در باره خود دارید ) و عملکرد و اثر بخشی شما وجود دارد.

.اصل 20 :  در کار هر فروشی 2 مانع وجود دارد. این هر دو مانع ، ذهنی هستند این ها عبارتند از ترس از شکست  ،    ترس از رد شدن و مورد بی اعتنایی قرار گرفتن.

.اصل 21 :  ترس از شکست در ذهن مشتری یکی  از موانع مهم بر سر راه خرید کردن است. بنابراین در مشتری ایجاد اعتماد کنید و از ترس و تردید او بکاهید.


منبع: کتاب روانشناسی فروش از برایان تریسی ترجمه مهدی قراچه داغی

  • علیرضا علیپور