مخاطب یا Audience اصطلاحی است که همهی ما آن را میشنویم و به کار میبریم.
واژهای که با وجود کاربرد فراوان، همچنان مفهوم آن مبهم است و حتی در حد مفرد و جمع بودن آن هم، در بسیاری از زبانها توافقی نهایی وجود ندارد.
به نظر میرسد نخستین گروه مخاطبان رسمی را باید در سخنرانیهایی که هزاران سال قبل انجام میشدهاند جستجو کرد.
در زبان انگلیسی Audience از ریشهی لاتین Audire به معنای شنیدن گرفته شده است (Audio و Audiblee و Auditorr نیز همگی از همین ریشه هستند).
بنابراین ظاهراً کار Audience این بوده که شنونده باشند و سخنران برای او سخنرانی کند.
ما هم در زبان خود از واژهی مخاطب استفاده میکنیم که روبروی خطیب قرار دارد. به عبارتی خطیب، خطبه میخواند و مخاطب به خطبهها گوش میدهد.
به هر حال، ظاهراً از نظر تاریخی، وظیفهی اولیهی مخاطبان، شنیدن بوده است.
اما امروزه تعریف مخاطب بسیار پیچیدهتر شده و مخاطب شناسی به یک تخصص تبدیل شده است.
اگر بخواهیم از تعریفهای جدی و دقیق آکادمیک دوری کنیم، شاید کلیترین تعریف این باشد که مخاطب، کسی است که محتوا برای او تهیه، تنظیم و عرضه میشود.